آخرین وبلاگهای بروز شده

  • پنجرهپیش از آنکه پنجره ی #تابستان بسته شود و چشمان گستاخت حریم سیب های سرخ دست چین شده را بشکند تقویم عشق را پایه باش برگ برگ کن ورق های رنگی خزان را شاخه های پاییزی را لمس کن که درختانش نوبرانه میدهند انارهای ترش و شیرین #شهریوری رااشعار سپیدnastaranbaninajjar.blogfa.com
  • بخاطر استرس صبحت میگمبذار یه حقیقت رو بهت بگم، حاصل از تجربه‌ی این یکسال؛ هیچ بالانس درونی و بیرونی بین شما نیست. اگه دقت کنی حتی ادبیات کلامیت هم برفک دار میشه و خود واقعیت نیستی در ارتباط باهاش. یه جور آ ریتمی حاصل کودک درون تو به تو رسوخ میکنه.کولوسئومcoliseo.blogfa.com
  • پرچم‌های قرمزرفتارهایی برام جذابه که تو حالت عادی رد فلگ و تاکسیک محسوب می‌شن. حالا نه همه، ولی بعضی‌هاش واقعا رد فلگن. من برای یه رابطه سالم و استیبل ساخته نشدم انگار، شایدم شدم ولی تجربه‌شو نداشتم تاحالا.MEMENTO MORIanonymously.blogfa.com
  • 1779شاید عجیبه که من با این حجم از گرفتاری همچین حرفی بزنم اما باید اعتراف کنم که به شدت «حوصله م سر رفته» دلم کاری خارج از روتین و مسئولیت و پاسخگویی میخواد تفریح چیه؟ فعالیت فرح بخش؛ من دلم یک فعالیت فرح بخش میخوادآبگوشت بُزباشboud.blogfa.com
  • پدر سگ !؟خیلی زشته که ادمها دارای رفتارها و چهره های چند گانه باشند. مثلا در جایگاهی از زشت ترین کلمات استفاده میکنند ودر جایگاهی میشوند مبادی آداب !؟ این کلام پدر سگ واژه متداول ورایج زبان ...شده. تا اتفاقی میافته مثلا به جای ۲ تکه یخ ۳  جامعه !؟yekasmanabriia.blogfa.com
  • 62. علافییک ساعت تمام تو صف غذای سلف نگهمون داشتن گشنه تشنه، چرا؟ چون دستگاه کارت خوان کار نمی کرد. خاک تو سرشون. شواری صنفی هم که به درد لای جرز می خوره. غذا رو گرفتم و اومدم خوابگاه. تا برگشتم انقد تند تند غذا خوردم که الان دل درد شدم.زندگی واقعی اَنار خانومmyreallife1.blogfa.com
  • امروز قلمچیمیبره اردو دانشگاه تهران بچه هارو اره دیگ فقط خواستم بگم دلم میخواست برم :))Mademoisellebeautifulsoul86.blogfa.com
  • امشب شب عروسیهههموقعیت هایی که برای من در زندگی پیش میاد به نوعی ازمون امشب عروسی داریم و اومدم ارایشگاه برای موهام شینیونکارشون مثل این که از صبحه که غیب شده گوشیشم در دسترس نیست دیگه زنگ زدن از ۵۰ کیلومتر اونور تر شینیونکار بیاد بنده خدا مدیر.R274.aklilbanafsh.blogfa.com
  • من کجا تُوی هوش مصنوعی کجا ؟سلام و سلام اگر حقیقت را بخواهید یک ویدئویی به دستم رسید که در خصوص چت جی پی تی صحبت می کرد و محتوای ویدئو پرسیدن هر گونه سوال از این برنامه هوش مصنوعی بود حتی جزی تزین سوالات از روابط خانوادگی و نحوه برخورد در خانواده گرفته تاقصه آدم ها قصه ی باورها ست harfeabvaayeneha.blogfa.com
  • در باره ادبیاتبحثی را با نام ادبیات، پی خواهیم گرفت. امید است با موفقیت همراه باشد.قاسم قاموسqasemqamoos.blogfa.com
  • تقدیرواقعا فاطمه نمیدونم چه مرگته درس نمیخونیوای خدا امروزو هیچی نخوندم هیچییییی هعی خدااا نمیدونم مرگم شده فکر اینده داره مغزمو داغون میکنه تا سرماه قول دادی که درست شی از توهم بیای بیرون از توهم بیا بیرون تخیلات مزخرفت بابات به فکرتخاطرات یک عدد کنکوریfatemeh0910.blogfa.com
  • روزنوشت ( شماره ی هشتاد و چهارم )در این زمان دیگر دوره ی ساختن خاطره های خوب به سر آمده . به هر طرف رو بگردانی یا کسی رفته و یا دارد می رود . همه در حال فرارند و کسی در ذهن ساده لوحم می پرسد پس تکلیف مایی که می مانیم چه می شود ؟! مایی که به هر طرف رو می گردانیم آرامشِ خیالaramgah-92.blogfa.com
  • اگه  بدون عزت نفس وارد رابطه بشی چه اتفاقی برات میوفته؟- درگیر چرخه روابط سمی میشی و نمیتونی ازشون بیرون بیای! - تو رابطت بهت بی توجهی میشه اما سکوت میکنی - کارایی که دوست نداری رو صرفا چون میخوای از دستش ندی انجام میدی - دائما ترس از دست دادن داری! - سبک دلبستگیت رو نمیشناسی و مشکلاتدكتر علي نقي روان درمانگر و مشاور ازدواجdralinaghitherapist.blogfa.com
  • برنامه اصلاح نظام اداری دولت چهاردهم(1404-1407)-قسمت سیزدهمپیوست دوم : راهنمای تدوین برنامه عملیاتی اصلاح نظام اداری دستگاه های اجرایی قسمت پنجممدیریت عملکرد دستگاه های اجراییmodiriateamalkard.blogfa.com
  • پیشانی ات...دیشب آمد به خوابم! کنار هم بودیم، در یک اتاق، رو در روی هم، در آغوش هم، صورتهایمان رو بروی هم، چشمانش، خط ابروانش، دماغ کوچک و خوشمزه اش، و آن پیشانی بلندش در چشمانم چون نقاشیِ نقش بازی میکرد و من محو این اثر تماشایی، گویا من دردست‌نوشته های منmyhandwritten.blogfa.com
  • ساعت یک ظهرخوب خداروشکر... امروزم سره ساعت برق رفت نگرانم بودم نکنه یادشون بره تو این گرما برق وقطع کنن امروز یکم از خودم راضی ترم به خاطر انجام یه سری کارهای پیش پا افتاده....کارهایی که مدتها پیش باید انجام میشد وخوب نشد... ولی امروز همه روپناهگاه امن منroozhayezendegii.blogfa.com
  • ضربانچشمانت را ببند و دستت را آرام بر روی قلبم بگذار نه برای شنیدن ضربان که برای فهمیدنِ واژه‌ای که دیگر از دهانم نمی‌گذرد این‌بار خودِ قلبم می‌خواهد به تو بگوید دوستت دارم بی‌میانجی بی‌واژه بی‌ترس از لرزشِ صدا می‌خواهد خودش رازی راسایه های بی سرنوشتb786.blogfa.com
  • پارت اول عشق گمشدهشلاممم چطولین؟!خوفین؟؟! ببخشید دیر شد،بعدازظهر هم یه پارته دیگه ازش میزارم برید ادامهsonic world gloria.blogfa.com
  • تو‌ را با غیر می‌بینمزنون یه دستبند طلای گرونقیمت به مناسبت تولد دوست‌دخترش «کوتیس» خرید و بهش هدیه داد. عصر همون روز زنگ زد و با صدایی مضطرب و بغض‌آلود گفت که «هکتور»، دوست‌پسر سابق کوتیس باهاش تماس گرفته و گفته که با کوتیس ملاقاتی داشتن و اونها بهغیر منتظرهgheyremontazere.blogfa.com
  • یا معشوق عاشقانبه تو ایمان دارم به تو عشق دارم من مومن من عاشق هستم ای خدای عاشقاندینی ، مذهبیdralikhodadadi56.blogfa.com
  • چهل حدیث (در مورد معاشرت)چهل حدیث در مورد معاشرت ۱. امام باقر علیه‌السلام: مَنْ خَالَطْتَ، فَإِنِ اِسْتَطَعْتَ أَنْ تَكُونَ يَدُكَ اَلْعُلْيَا عَلَيْهِمْ، فَافْعَلْ. با هر كه معاشرت داری‌، اگر توانی‌ دست بر سر آنها داشته باشی‌ (به آنها احسان و كمك و خدمتخودنویسalirezazali.blogfa.com
  • حل مسئله با فلوچارت و الگوریتم1- برنامه ای بنویسید که چاپ کند که اغداد و مضرب 5 کمتر ار 100 را نشان بدهد. 1- شروع 2-i رو مساوی 5 قرار بده. 3- i رو چاپ کن. 4- 5+i i 5-اگر 100>1 است به مرحله 3 برو.ریاضیnikiros115.blogfa.com
  • خردسال بزرگآفتاب نیمروز، صحن حرم مکه را پر کرده بود. مردان قریش در کنار کعبه گرد آمده بودند، هر کدام با ردایی بر دوش، در سایه‌ی دیوارهای سنگی نشسته و چشم به عبدالمطلب دوخته بودند؛ همان بزرگِ قریش که احترامش در میان همه زبانزد بود. عبدالمطلبیا کریم الصفحyavari412.blogfa.com
  • درگیری با خودمسرماخوردگیم رو به بهبودیه .‌ دیروز صبح داداشم باید میومد شهر چش چرونا . پس منم باهاش برگشتم خونه خودم . سر ظهر استرسم‌شروع شد و قرصمو خوردم و به ز زنگ زدم و یکم حرف زدیم . بعدش ناهار درست کردم و خوردم و ۲ ساعت خوابیدم . شبموناخواناinoor.blogfa.com
  • الهی شکرخداروشکر تو این وضعیت ترند شدن لبوبو و عشق ابدی و زن روز و ... مدرسه ای نیستمبرباد رفته ultramarineh.blogfa.com
  • میخوام یا نمیخوام؟دلم گرفته میخوام آواز بخونم. یا دلم گرفته به قول خواننده قدیمی،نمیخوام آواز بخونم؟-train.blogfa.com
  • شرح ماوقعسلام، نخست اینکه آدمی در این جهان سراسر پر از هیچ به جستجوی چه برمی آید؟ این روزها نسبت به خیلی چیزها بدبین شده ام. امروز واقعا از خودم پرسیدم که چندوقت است برای چیزی دعا نکرده ام؟ که نکند واقعا باور و ایمانم را به یک وجود غایی ودر جست و جوی ناکجاآبادnneverland.blogfa.com
  • امروز هم مثل یه روز دیگهبا اینکه کم کم داشت شب می شد ولی خونه کاملا تاریک نشده بود. روی کاناپه لم داده بودم و داشتم به این فکر میکردم امروز چی کار کردم. صبح که نتوانستم سرکار برم آخه گلوم درد می کرد. بعد از خواب لذت‌بخشی که بخاطر مرخصی با حقوق بود سریعبداهه آمیزbedaheamiz.blogfa.com
  • هفتصد و پنجاه و سهالان اومدم خوشگلاسیون و دارم از پدیکور شدن پاهام لذت می‌برم. بعدا می‌شینم لیست بلندی از نگرانی‌هام و فکرهام برای آینده می‌نویسم.نجات دهنده خوابه.noheadonion.blogfa.com
  • تاخیربالاخره دیروز که با خواهرم رفتن بازار، دو تا مجله ی جدول خریدم. الان سرگرمی هام شده، حل جدول، کتاب خوندن، بازی ماشین توی گوشی و فیلم دیدن. چند ساله که اون کاری که خیلی وقته عقب افتاده رو، انجام نمیدم. یه کاری مربوط به یه هنر که میدنیا همه هیچashoobgar.blogfa.com
  • عنوان لارم ندارهبمان چه خوب شد که آمدی تا بفهمم که عشق رویا نیست و آغوش یک انسان، همیشه هوس نیست. آمدی تا بفهمم که زندگی، به سبک “یک عاشقانه‌ی آرام” محال نیست. بمان برای شب‌های چهل سالگی‌ام، که بدون تو بخیر نمیشوند. بمان برای روزهای پنجاهفونیکس bolbol.blogfa.com
  • این داستان:کنسرو لوبیا12:14 ظهر: +به عمه میگم:عذاب وجدان دارم واسه سالگرد بابابزرگ حالم خوب نبود و نرفتم سرخاک. میگه:من خودم مسافرت بودم آخر شب یادم افتاد ناراحت نباش. میگم:بالاخره نوه مغز بادومه باید یه فرقی داشته باشم دیگه!(: +اون 30 درصد بویی هم کهپناهگاه       benimle.blogfa.com
  • صد و پونزدهامروز نرفتم بدوام، دیشب رفتم جیم ولی با یکی اشنا شدم میگه لباس زشتاتو بپوش دیروقت نرو، چخبرههه تازه داشتیم حرف میزدیم یکی ازم ادرس پرسید اون اونور خط قاطی کرد الان دارم میرم ایکیا، یه پیرهن سبز کم پوشیدم سبز بیحال که پشتش کلاروزمرگیای یه دختر المانی)germangirl1.blogfa.com
  • نمیخواهم دا ، مادرم شوداین کتاب به همراه جلد دوم آن (به نویسندگی داریوش حفیظی فرد، کارشناس ارشد و دبیر زبان انگلیسی)، یکی از کتاب­ های منحصر به فرد، جالب و خواندنی برای لر زبانان می­ باشد که با رویکردی نوین به بررسی و شرح واژگان مشترک دو زبان لری وایل دشمن زیاریkalateziba.blogfa.com
  • روز چهاردهم ربیع الاول (۱۶ شهریور)شيخ «مفيد» -رحمه اللّه-در ضمن اعمال روز  ١۴  ربيع الاول آورده است: «در روز  ١۴  ربيع الاول سال  ۶۴  ه. ق، ملحد ملعون «يزيد بن معاويه» -كه خداوند او و تمام كسانى كه در مصايبى كه او بر خاندان رسول وارد كرد و راه آن را گشود، با اوبه نام خداdopram.blogfa.com
  • آخرین روز امتحانامن از یک شهریور اومدم خوابگاه، و امروز سیزدهم امتحانام تموم شد هوراااا آخرین امتحانم که اندیشه بود امروز دادم و سر درسش اذیت شدم، همون اول که استاد رو دیدم خواستم حذف و اضافه درسش رو حذف کنم ولی این کار رو نکردم و اذیت شدم طولروزمرگــــــــــــــــی های منnilublue.blogfa.com
  • کاهن‌اعظممعبدی که روزگاری پناهگاه الهه‌های زیبا و محفلی برای پرستش بود، اکنون در آستانه‌ی تعطیلی ابدی قرار گرفته بود. کاهن اعظم، پس از روزها کشمکش درونی، سرانجام تصمیم گرفته بود که پرده از حقیقتی بزرگ برای مریدان بت‌ها بردارد. با صدورشب نوشته هاmohammadhossein1369.blogfa.com
  • چالش خفنبا دیدن این شاخه گل شاید بگید به مناسبت تولدت اینو کادو گرفتی از کسی(وی سوسکی به تولدش اشاره میکند) ولی زود قضاوت نکنید،این گل طی یه عملیات انتحاری چپونده شد بهم، شب رفتیم دریاچه چیتگر گفتیم خونه نمونیم، نشته بودیم روی پله ها جلو☆♡★یـــــخ در بــــهــشت☆♡★justsaeed.blogfa.com
  • عشق نارسصبح‌ها همیشه با بوی نان تازه و صدای ورق‌زدن کتاب‌ها شروع می‌شود. تو از کنار پنجره‌ی آن کتابخانه‌ی قدیمی رد می‌شوی، نه برای کتاب، برای دختری که پشت میز اَمانت می‌نشیند و گاهی چشمش می‌افتد به تو. اسمش را نمی‌دانی، اما نگاهش شبیهواژه‌های ناتمامvazhehayenatamam.blogfa.com
  • ۱۰ روش نوین درمان میگرن بدون دارومیگرن یکی از شایع‌ ترین اختلالات عصبی است که با سردرد های شدید، تهوع، حساسیت به نور و صدا همراه است. بسیاری از بیماران به‌ دلیل عوارض داروهای شیمیایی به دنبال راهکار های درمان میگرن بدون دارو هستند. خوشبختانه امروزه روش‌ های نوینپزشک شهرpezeshkeshahr.blogfa.com
  • ۴۱۲* تره بار قیامت بود، کاهو خریدم و برگشتم! نمیدونم این دو سه روز اخیر چرا اینقد شلوغ شده، نکنه خبریه و من نمیدونم! ناهار سالاد کاهو با سفیده تخم مرغ و یکم سیب زمینی آبپزه! مامان همچنان یکم غلظت خونش بالاست، البته دلیلشم کم تحرکی وتک پسر l3oy.blogfa.com
  • فروغي بسطاميكي رفته اي ز دل كه تمنا كنم تو را كي بوده اي نهفته كه پيدا كنم تورا غيبت نكرده اي كه شوم طالب حضور پنهان نگشته اي كه هويدا كنم تو را با صد هزار جلوه برون آمدي كه من با صد هزار ديده تماشا كنم تورا چشمم به صد مجاهده آيينه ساز شد تاGOLHA..............گلهاgolha.blogfa.com
  • چالش ۴۰ روزه زنانگیبا شمارش معکوس، روز ۱۴ از دیروز شدیدا چاکرای جنسیم درحال پاکسازیه...حس شرم از بدن زنانه...حتی تو خوابم پاکسازی داشتم امروز شهودی، جوری پوشیدم و استایل کردم و رقصیدم که نگاهم به بدنم به عنوان منبع لذت و قدرتم باشه. not شرمی کهچالش ۴۰ روزه رقصنده نورraghsande9noor.blogfa.com
  • کالا برگ〽یارانه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ ۱۰:۱۲ مرحله چهارم طرح کالابرگ الکترونیکی آغاز مرحله چهارم طرح کالابرگ امروز ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ مرحله چهارم طرح کالابرگ الکترونیکی با اختصاص مبلغ ۵۰۰ هزار تومان برای خرید کالا به یارانه بگیران دهک‌های اول تا سومGRARGAHSAFmahdishorjh.blogfa.com
  • هیچسر صبی برا اینکه روی صاب کلینیکو نندازم زمین پاشدم اومدم اینجا(دیوار کوتاه تر از من پیدا نکرد. فک میکنه که فک میکنم از کارم خوشش میاد) ولی دلیل نمیشه اگ این زن نامحترم به الکی ناله کردنش ادامه بده پیسو(همون هندپیس) از دهنش درنیارممرد مرده( آقای مرگ سابق)mrdeathx.blogfa.com
  • 274~دیروز خیلی بدجور سرما خوردم و مریض شدم امروز بهترم و اینکه یه چیز دیگه هم اینه که نمرات پایانترم فیزیک ۲ هم اومد و افتادم فکر کنم =) دقیق حساب نکردم ولی خب معلومه که افتادم و نمی‌دونم چه خاکی به سرم بریزم هنوز به مامان بابا نگفتم ᕕ( ᐛ )ᕗsprite.blogfa.com
  • واقعه ۲۳ سال ۵۸سیاسی امنیتی و دفاعی کد خبر:۶۸۲۵۸۳ ۱۰:۳۷۱۳۹۷/۰۲/۱۴ توییتری‌ها از جنایات کومله می‌گویند ۱۶ ارتشی، بسیجی و سپاهی که در یک عروسی سر بریده شدند/ روایت شهید چمران از پدران داعش در ایران کومله شهید دارا کهنه‌پوشی را اسیر کردند و بر اساسعلم و  دانشaliyousefiramandi1379.blogfa.com
  • من یه جوجو دارمجوجو رو می‌بینم نمی‌تونم جلو خودمو بگیرم ک بغلش نکنم بغلش می‌کنم، نوکم می‌زنه قسم می‌خورم دیگه سمتشم نرم باز می‌بینمش دلم می‌خواد فشارش بدم و همینو از اول بخونیک فنجان گل گاوزبانpowerofvision.blogfa.com
  • واسطه بی مزهدو نفر بودن بصورت لانگ دیستنس 10 سال در ارتباط کلامی و پیامی مخفیانه. سال دهم ما وارد آشناییتشون شدیم شد 11 سال. بخاطر قول و قرارهایی که آقا میداد و خانم هم دیگه کلافه شده بود از وضعیت بلاتکلیفی یکم شکرآب شد و مهلت گرفت که اوضاعحرفای یه نفر، یه جاییmohammadmorgan.blogfa.com
  • ۰۰۴به لطف خدا اومدم مسجد جمکران منتظر نشستم تا اذان بشه نماز بخونیم و برم ادامه این سفر گروهی.. باز هم مثل همیشه تنها بودن و تنهایی اومدن رو ترجیح میدم سفر انفرادی آدم استرس تایم خاصی سر قرار بودن رو نداره و وقتش بیشتره که خوب فکرو من، وقتی که خودم هستم azmiansali.blogfa.com