آخرین وبلاگهای بروز شده

  • ماتریس آیزنهاوربعضی وقتا فکر میکنم تمرکزم کم شده، مثلا یه کاریبعضی وقتا فکر میکنم تمرکزم کم شده، مثلا یه کار گوشه‌ی ذهنم هست ولی می‌بینم چند روز هیت که انجام نشده… یه ماتریس آیزنهاور هست که کارها رو برحسب مهم/غیرمهم و فوری/غیرفوری به چهار دستهدفترچه یادداشتjax.blogfa.com
  • بالاخره تموم شدامتحانا رو میگم... بالاخره تموم شد. به شب قبل و حرفایی که زدم فکر میکنم و یه لبخند میشینه کنج لبم. همه چیز رو زیر سوال برده بودم. دوباره داشتم به عوض کردن نظام آموزشی فکر میکردم. به این فکر می کردم که مثلا چقدر خوب می شد اگردلنوشته های کوچک من؛zeiton.blogfa.com
  • خبرنگار کوچولوی خوش قدمیحیی کوچیکترین خبرنگار غزه که قدمش خوش یمن و باخیر و برکت بود و فردای مصاحبه اش اعلام آتش بس شد. خداحفظش کنهغزه پیروز شد(غزة انتصرت)palestinfree.blogfa.com
  • پشیمانییروز که من رفتم و نبودم ،بعد بشین کاش با من مهربونتر بودی تو بشین فعلا خودتو کنترل کن فقط . . تو معنی عشق و دوست داشتن را نفهمیدی ،منتظر بودی که عاشق بشی بعد منو بخوای ،حتی فرصت ندادی یبار با من صحبت کنی ،ببینی من همون کیس مورد.ta.blogfa.com
  • عشقمهمترین جنبه عشق نه در دادن عشق است و نه در گرفتنش، بلکه در بودنش است. وقتی نیازمند عشق از دیگران هستم یا نیاز دارم به دیگران عشق بدهم، در وضعیتی ناپایدار گرفتار شده‌ام. در عشق بودن به جای دادن یا گرفتن عشق، تنها چیزی است که باعثقلبی بی حصار، بی قلعهiamzar.blogfa.com
  • آپدیت جدید اینستاگرام.اپلیکیشن محبوب اینستاگرام رو update(بروز رسانی) کردم . ولی بنظرم یکم جمع وجورش کرده اندازه ی صفحه هاو ریلیز هارو. البته مهم اینه که کارایی های جدید تر آورده . فقط یه مشکلی پیش اومده که چندتا پُست رو save (ذخیره ) کرده بودم داخلقلم پویا(قلمی برای نوشتن خاطرات )ghalamchubi.blogfa.com
  • نگراننگران وضعیت تو هستم لطفا شرایط رو به من، همینجا توضیح بده تا بدونمبی صدا .....bseda.blogfa.com
  • بوسهِ تب دارمی رسد موسم دیدار فصل در آغوش کشیدن دلدار باز طعم لبُ جوشش بسیار آن روز پر شررُ خواستن در بغل یار من باشمُ عطر تن تو با بوسهِ تب دار آن روز دگر باز امده اینبار طعم لبُ و بوسهِ کج دار از ولع خواستن تو جسمم شده بیمار با طمع لمسداوود فامceraghi.blogfa.com
  • طلاامروز صب رفتیم طلاهامو فروختیم☹خیلی سخت بود و جفتمون ناراحت بودیم ولی ارزششو داشت واسه خرید خونه واقعا می ارزید ایشالا ک این خرید خونه برامون خوش یمن باشه و به زودی کامران قشنگتر از اون طلاهای قبلیم برام بخره و این روزو بشورهعاشقانه های منو عشقمleikam.blogfa.com
  • Outlook317دوستش ندارم تازه بدبختش هم کردم هرکسی رو وارد زندگیم کنم بدبخت میشه هرچه قدر زودتر این سرنوشتو قبول کنم به نفع خودم و بقیه است هرچه قدر زودتر بفهمم هیچی هیچ پایانی نداره به نفع خودم و بقیه است نباید دست و پا زدنو کسی بهم یادمسیر نامعلوم dobareroshani.blogfa.com
  • beanieنمیدونم چرا انقدر ذهنم درگیر اون چیز ساده بی معنی شد و شده دستش روی دستم، حرکت انگشتش روی انگشتم وقتی داشتم تلاش میکردم استرسمو بزارم کنار و اجتماعی توضیح بدم، لحن آرامش بخشش، و جوری که گوش میده وقتی از ماهک حرف میزنم خجسته میدونمundegrOund idOl #7la-nausee.blogfa.com
  • دوستت دارم نفستـو واقعی ترین منی ! همونـی کـه : هر وقت حالم بد بود کنارم بود تنهام نزاشت همونـی کـه : همیشه بوده حتی اگه از دستم ناراحت باشه همونـی کـه : اگه بیست دقیقه دیرتر جوابشو بدم نگرانم میشه همونـی کـه : حواسش بهم هست حالم براش مهمه وو روزهایی که میگذرد...shabhayekhakestari.blogfa.com
  • نامه( وقتی عنوان را نوشتم یادم آمد تکراری است پس) باز هم نامهنامه ای به پدرم کافکا نامه ای به پدرش نوشته که این روزها سخت درگیر کلماتش هستم .با وجود اینکه این نامه هرگز به دست پدرش نرسید، اما سالهاست که به دست خواننده هایش می رسد. من نامه های زیادی نوشتم، نامه هایی که خواننده ای جز خودمنگارنگاشتnegarnegasht.blogfa.com
  • mosoشغلت چیه؟ فکر میکردم پرستاری چرا دستاتو اینطوری نگه میداری؟ منو تو حال خودم بذارین یا یه همچین چیزی و کلی خنده بعدش دختربچه: چقدر خوشگلی اسمت چیه؟ چهرتو یادم رفته بود عه کیفتو یادم رفت بیارم و تمامی صحبت های صمیمی قشنگ دیگه ای که. letmebeunknown.blogfa.com
  • رحم تورحم تو ۱_ز تو من بی نهایت لطف دیدم چنین هم رحمت هنگفت دیدم ۲_عجب دارم که من کردم گناهت ولی بودم به نعمت در پناهت ۳_شناختم من تو را با این صفاتت بقربان تو و پاکی ذاتت ۴_گذشتی از خطاها و گناهم ولیکن تا ابد من رو سیاهم ۵_او بخشیدی،منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند)setaei.blogfa.com
  • 03/11/01یه زمانی تو بلاگفا تو وب خانوما یه پسر غریب کامنت میذاشت سریع چندتا پسر میریختن وب طرف تهدیدش میکردن اون موقع تازه رل مجازی مُد شده بود . کاملا یهویی دلم خواست دوباره استارت وب قبلیمو بزنم ولی میدونم که دیگه اون روحیه رو ندارم !روزای منnightroo.blogfa.com
  • خستگی بی حد و اندازهخیلی خسته ام... از ساعت پنج و نیم صبح هر دقیقه اش هر ثانیه اش در حال فعالیت بودم... قشنگترین قسمتش اینکه بعد مدت ها رفتم خرید برای خودم ی چیزی خریدم...عجیب خوشحال شدم...شونصد بار جلوی آینه رفتم ولی الان شت و پتم پسرم امروز نه درستپرواز کن تا آسمان عشقfly-to-god.blogfa.com
  • هلدینگ اقتصادی و خودکفایی آزادگان همچنان میان ۱۰۰ شرکت برتر ایرانهلدینگ اقتصادی و خودکفایی آزادگان همچنان میان ۱۰۰ شرکت برتر ایران شرکت اقتصادی و خودکفایی آزادگان مطابق با آخرین ارزیابی رسمی مرکز رتبه بندی سازمان مدیریت صنعتی ایران که صبح امروز سوم بهمن ماه اعلام شد، همانند چند سال گذشته موفقاسیر6155asir6155ardakan.blogfa.com
  • با تو زین سهمگین طوفان، کاش یارای گفتنم باشد..از آخرین نوشته‌ام اینجا زمان زیادی می‌گذره. از اون‌موقع تا الان انقدر اتفاق‌های زیادی افتاده که برای مرور کردنشون توی ذهنم به چندتا دفتر صدبرگ نیازه‌. زندگی زیاد چرخیده، اما اوضاع؟ نه خیلی. «قصه آن بود که گفتیم و همان خواهد بود».گوشه ناامنgooshehnaamn.blogfa.com
  • اوج گیری درنای غرور و پیروزی کودکان مظلوم غزه در کتابخانه‌های عمومی شهرستان لامردبا پیروزی مردم مقاوم غزه و به یاد کودکان مظلوم و معصوم فلسطین ویژه برنامه استانی پرواز درناها در کتابخانه‌های عمومی شهرستان لامرد برگزار گردید. در این برنامه که همزمان در اولین روز از بهمن‌ماه ۱۴۰۱ و به مناسبت آزادسازی غزه از ستماداره کتابخانه های عمومی شهرستان لامردlamerdlib.blogfa.com
  • 1403/11/1امروز والا چیزی نشدا ولی کلا حالم خوب نبود :) چرا البته خیلی چیزا شده بود :))))))))) ولی ولش . حوصله توضیح ندارم . اصن حوصله یاد آوری ندارم ... همینجوری اومدم یه چیزی بنویسم که صرفا یه چیزی نوشته باشم ... دلم میخواد با یکی حرفستاره زندگی ava13890514.blogfa.com
  • خدمات بهزیستی متناسب با زیست بوم استان ها طراحی شودمعاون سلامت سازمان بهزیستی: خدمات بهزیستی متناسب با زیست بوم استان ها طراحی شود همدان-ایرنا- معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی با بیان اینکه برنامه های نوآورانه و خلاقانه مورد حمایت این مجموعه است،گفت: با استفاده از ظرفیتدغدغه های یک مددکار اجتماعیmousavichelak.blogfa.com
  • تازه چه خبر (داغ داغ) ایران و جهان (بهمن 1403)مطرح شدن دوباره این اتهام‌زنی‌ها در رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم از سوی چهره‌ای که خود را رقیب اصلی مسعود پزشکیان می‌دانست، فرصتی شد تا افشای حقایق و پشت‌پرده‌ها تصویر مبهم ماجرای قرارداد کرسنت را آشکار کند. لحظه‌ای که۩۩۩  ☫  خُلِدستان طریقت   ☫  ۩۩۩sorodehay-tarighat.blogfa.com
  • شکستگی بینیتف تو این زندگی داداشم رفته بود فوتبال اومد دیدیم دماغش کج شده شکسته حالم خیلی بد شد گریه کردم لعنت به این زندگی رفت بیمارستان خدایا مراقبش باشپناهگاه ✨singlemom.blogfa.com
  • حقیقتمطمئن نیستم اصلا از کجا معلوم حدس من درسته؟ امین کلافه دستی به صورتش کشید و گفت واضح باش لطفا دختره که انگار بهش برخورده بود گفت برو خودت از دهن مادرت بشنو من وقت ندارم و با ابروی بالا انداخته شده رفت امین بیخیال حرفای اون دختر شدفـــــــــــراز و فـرود هایی از جنس تصورnafaaas.blogfa.com
  • شکرخدایا تو از بابت همه نعمت هایی که به من ارزانی داشته ای شکر.. با تمام جزئیات نعمتهای تو را با قلبم(با تمام وجود) در ذهنم مرور می کنم و تو را سپاس می گویم.. واقعا که کتاب توحید مفضل کتاب بسیار خوبی بود در باب خداشناسی...مهرنگmehrang.blogfa.com
  • ضرورت ایجاد وزارت کتابکشور ما به وزارت کتاب و کتابخوانی هم نیاز دارد. هم یک ضرورت است و هم اتفاقات مرتبط با آن فراوان و پرشاخه. تأثیرگذاری قابل توجه بر همۀ ابعاد زندگی ما دارد. چرا ما یک وزارت برای کتاب نداریم؟✍یک نویسندۀ مدیریت خواندهrahimim.blogfa.com
  • بلیطقرار بود ۱۶ بهمن برم گوانجو نمیدونم چیشد هفته ی پیش بلیطمو باطل کردن و تاریخ دیگه دادن بهم ، نزدیک ترین پرواز ۱۲ ام بود گرفتم ولی تاریخ برگشت رو عوض نکردم ، کلا ۱۸۰ روز ویزا دارم ، نمیدونم برگشتم ۱۸۰ روز میشه یا بیشتره ، به اینخاطرات  منkhatratee-man.blogfa.com
  • پارکور در پلیس ایرانپارکور (به فرانسوی: Parkour) یعنی عبور از موانع در سریع‌ترین زمان ممکن با استفاده از روان‌ترین و کارآمدترین و کاربردی‌ترین و آسان‌ترین و ساده‌ترین شیوهٔ حرکتی با کمترین انرژی مصرفی بدن از یک مبدأ به مقصد. در پارکور اصلاً نبایدرقبای شرلوک هولمز121949166.blogfa.com
  • حزنپدرم حالا کجاست، حالا که یک مرده‌ی بیست و هفت ساله است. حالا که بیست و هفت سال پیش در جایی متروک از زمان از نفس کشیدن باز ایستاد و به تماشای ما نشست که غمزده و مهجور از او دور می‌شدیم. که سیلاب عمر ما را با خود می‌برد و هیچ دستیروزهای برفی rouzhayebarfi.blogfa.com
  • رفیق ..آدم‌حسابی‌اند بعضی آدم‌ها، خوش‌ذاتند، کار درست! دوست‌داشتنی! شریف! عزیز! آدم‌های با اصالتی که خودشان را گم نمی‌کنند؛ پایین باشند، بالا باشند، اوج بگیرند یا زمین بخورند، در هر صورت همانند و اصالت وجودی‌شان را حفظ می‌کنند. چه چیزی منـــــــو خــــــــــداmanoookhoda.blogfa.com
  • 340) و این چنین بود که آن سیب نصیب ما نشد!او را بگو : نسیم سیاه چشمانت را نوشیده ام نوشیده ام که پیوسته بی آرامم. جهنم سرگردان! مرا تنها گذار ! مرا هرگز به خاطر نیاور!bamannaman.blogfa.com
  • 2. ادبیاتم رو ۲۰ شدم.راستش شب سه چهار ساعت فقط خوابیدم تا بتونم بالاخره کل ادبیات رو بخونم. اما وقتی رفتیم سر امتحان.. از ۳۰ سوال ۲۸ تا سوالش رو از نمونه سوال داده بود. :)) خوشحال شدم به هر حال. ۲۰ درس ۳ واحدی مفت گرفتم. بعد از امتحان متاسفانه من وغر درسی و چیزهای دیگر.itisreenie.blogfa.com
  • همینجوری....اونجا که هوشنگ ابتهاج میگه: نگاهت می‌کنم خاموش و خاموشی زبان دارد ..... زبان عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد ..... چه خواهش‌ها در این خاموشی لب هاست، نشنیدی؟ تو هم چیزی بگو، چشم و دلت گوش و زبان دارد.... مادر بودن چقدرخاطرات یک ماماzendegibaeshg.blogfa.com
  • عمل جراحی لثه پدرچهارشنبه پدر عمل جراحی لثه داره و باید فردا به مدیرم بگم چهارشنبه مرخصی هستم. امیدوارم بدقلقی درنیاره؛ تو سیستم ناسالم، مرخصی گرفتن انگار گناه کبیره هست؛ ولی می‌گیرم مرخصی رو؛ چون پدرمه و به حضور من نیاز داره.✒ یک نویسندۀ کارمندkarmand.blogfa.com
  • به نام هستی اولین جهان دلواژه ی ما فضای ذهن و آسمانزندگی سرودی ست که زمانهای واپسین آغازی با شکوه برای عشق های در حال پرواز ما بوده است در این اقلیم زیبای هستی این امپراطوری ماست که پرچم اش بر فراز تاریخ به احتزاز در آمده است عشق اولین من در این مزرعه ی زیبا با من بمان تا تمامایستگاه بعدistgahebaad.blogfa.com
  • ×1957×دیگه کامل تموم کردیم. خشم تموم وجودمو گرفته. گاهی فکر می‌کنی یه ادمی بهترین ادم دنیاست بعد جلوی چشمات فرو میریزه و تو میمونی که حکمت این قضیه چی بود؟ کجا توی شناختم اشتباه کردم که اینجوری شد؟ من مقصر بودم‌ یا اون؟روزمرگی های یک بانوی فیزیک‌خوان!mylovemylife2.blogfa.com
  • چه پسنديده است نقاط ضعف هركس را ناديده گرفته و نقاط قوتش را برجسته كنيمایستگاه حکایت: پادشاهی بود که فقط یک چشم و یک پا داشت. پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا یک پرتره زیبا از او نقاشی کنند. اما هیچکدام نتوانستند؛ آنان چگونه می‌توانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه، نقاشی زیباییمعرفت حضرت دوستmarefateyar.blogfa.com
  • ۹۸۴امشب خوش گذشت. با پریا زیر برف قدم زدیم. شهر بی نهایت رویایی بود. دلم خواست اولین برف توی کره می بودم^^Everything is Blue everythingsblue.blogfa.com
  • درباره فیلم پرویندرباره فیلم پروین رفتم پروین را دیدم. انتخاب بازیگر پروین خوب بود. پروین، پروین بود با همان شکل و شمایل و منش و متانت، با همان نوع حرف زدن، با همان نگاه و ادب. بیننده ساعاتی از زمان خود جداشده و به زمان پروین سفر می‌کند، فکر کردمنوشته‌های دکتر یاسمن آرنگ yasamanarang.blogfa.com
  • 1 بهمن 1403به نام خدا سلام.بالاخره دی ماه تموم شد و وارد بهمن شدیم.دیروز خیلی درس نخوندم چون واقعا دلم استراحت میخواست.شیمی خوب بود ولی غلط الکی دارم.ولی مهم نیست.چون میدونم بلدم و مشکلی ندارم.اما امروز.امروز رفتم مدرسه و حدودا ساعتای ۹ نیمذهن شلوغ یک دانش آموزfatemeh620221.blogfa.com
  • شکردو روزه یساعت زودتر از برنامم کارمو تموم میکنم و خوشحالم ازین قضیه میتونم برنامه فردامو شروع کنم اما نمیخوام زیادی فشار بیاد نمیخوام یهو بپوکم این دوشب مثل تمام وقتایی که خسته میشم احساساتم زده بالا و میخوام بریزم بیرون ولی اینgrayiabtin.blogfa.com
  • اول بهمنهوا سرد و خشکه و ما امیدواریم یکم بارون بزنه، حتی قد دو چیکه اشک. امروز دومین امتحانو دادم رفت. کامل که نه ولی حس میکنم خوب بوده شکر خدا. صبح نزدیک ده کیلومتر راه رفتم و درس خوندم. قبلش حس اینکه اصلا امتحان دارمو نداشتم. بعدِ بلندایگلـــوigloo.blogfa.com
  • تودهمدتی بود که خونریزی داشت ... و من اصرار و پافشاری برای دکتر رفتن میکردم ساعت ۹:۵۹ شب بود کن از سونوگرافی امد بیرون و صدایش گرفته بود و گفت من دو تا توده دارم ... و دیگر ادامه نمیدهم درمان را همینجور به زندگی ادامه خواهم داد و نسبتبه مو رسید ، ولی پاره نشد sarhang13.blogfa.com
  • چون چاره ندانمدَه صبر کن صبر کن صبر کن بر همه چیز صبر کن برای همه چیز هم صبر کندیوآلdival.blogfa.com
  • قمر بنی هاشم در گیلانحاج خانم داشت سوجان می دید و من یک لحظه گیر کردم رو تصویر این آقا پسر، خیلی عجیب بود حس کردم خیلی چهره ش برام آشناس. اونقدر که اسم شخصیتش رو از حاج خانم پرسیدم و سهراب در سریال سوجان رو سرچ کردم .. دیدم بله حضرت عباس خودمونه :))حرف های یک آدم جا مانده !jamaandeh.blogfa.com
  • گردن جغدیهیچ جای پارکی نبود و من مستاصل عین جغد هی گردنم را این ور و ان ور می چرخاندم بلکه معجزه ای شود و یکی از ماشین ها مثل ماشین های جیمز باند بال در بیاورد و پرواز کند و من بروم و جای پارکش را تصاحب کنم.خبر خوب اینکه معجزه اتفاق افتادپرژینparzhin1359.blogfa.com
  • خدمت کوچک به میهنداشتم فکر میکردم تک تک ما از کشورمون توقع داریم یه سهم مادی نسیب مون بشه یا به قول بازاریها یه حالی بهمون بده ولی هیچ کدوممون هیچ وقت نمیگیم خیری هم از طرف ما به سرزمینمون برسه یا اصلا میگیم مگه از ما هم کاری برمیاد به نظرم اومدراستیmohsen469.blogfa.com
  • موقتیسرماخوردگی خر است دوستان باغیشله به علت سرماخوردگی تا اطلاع ثانویه مغازه بسته یه شرمنده ک چند روزه هیچی به هیچی اصلا ننوشتم این هفته دو شیفت مدرسه میرم کلاس والیبالم ک هست سرمای شدیدم ک خوردم بهم حق بدید خب قول میدم بزودی با دستتراوشات قلم من20metrihashemi.blogfa.com
  • تعطیلات تاکسیکگایزااا سلامممم چند روز نبودم از بس مشغول بودم، ولی هرچی هم مشغول باشم بازم بهتون احترام میزارم میام پیاماتون رو جواب میدم گوگولیاااا چون به اندازه‌ی پیام وقت دارم تو بریک تایم♡♡》 ولی وقت نمیکنم پست بزارم و از خودم بنویسم خبببVioletviolettt.blogfa.com