بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک میکند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.
قیم شدن برای فرد محجورقیم شدن برای فرد محجور به معنای انتصاب یک شخص به عنوان سرپرست قانونی برای فردی است که به دلیل نداشتن اهلیت قانونی (مانند صغیر، مجنون، یا سفیه) قادر به اداره امور خود نیست. در این فرآیند، دادگاه با در نظر گرفتن شرایط و ضوابط
آلمان هم افغان ها را اخراج کردخبرگزاری آسوشتیدپرس از مبدا برلین با انتشار این خبر افزود: آلمان امروز جمعه دهها مرد افغانستانی را برای بازگرداندن به افغانستان، از کشور اخراج کرد، این دومین بار از زمان بازگشت طالبان به قدرت و اولین بار از زمان روی کار آمدن دولت
پشت حرفاتمقدمه گاهی بعضی حرفها نه گرماند، نه سرد— فقط میان و میرن، بیصدا، بیردّی از عشق یا خشم. این ترانه با الهام از دلِ خیلیها شکل گرفته... کسایی که موندن، خواستن، سوختن —با کسی که همیشه یه “اما” داشت، یه سایه از تردید. قصهای از
هوش پلاستیکیکلاس هفتم بودم که سر کلاس استاد موسائی داشتیم رو چند تا عکس قدیمی کار میکردیم که قسمتاییشون پاره شده بود و از بین رفته بود و بعضی جاهاش ترک های زیاد اجازه نمیداد تصویر و کامل ببینی.باید زمان خیلی زیادی میذاشتی با براش های مختلف به
....تعصب ...نوعا باید یک جرقه در ذهنم بزند تا پشت لب تاب رو به پنجره و آسمان بینشینم . عبارات را تایپ نمایم ..امروز صبح حین نوشیدن قهوه صبحگاهی داشتم به دگردیسی و پوست اندازی خودم فکر می کردم ..اینکه چه بودم و به کجا رسیدم ...!!! می دانید
گرمای تیرماه ۱۴۰۴ و خانه تکانی بلاگیامروز از بیخوابی سری به وبلاگ زدم... از آخرین مطلبی که گذاشتم چند سالی میگذره...اما انگار همین دیروز بود... میگن اگه روزی گذشت و تغییری نکردی، ضرر کردی! نمیدونم ظاهری یا باطنی، کدومش مهمتره، اما در هر دو خیلی تغییر کردم... ازدواج
استیلی توضیح داد: رد پای وینگر سپاهان در پرسپولیسی شدن نیازمندحمید استیلی تاکید کرد که باید هر چه زودتر در اسکواد پرسپولیس تعادل برقرار شود.حمید استیلی بعد از جدایی از پرسپولیس با تاکید بر اینکه در هر شرایطی هدفش کمک کردن به این تیم است،نکاتی مهم درباره اسکواد قرمزها مطرح کرد.
گلایه از شبِ دنیا بد است مردِ حسابیدر آستانه یِ پیری، گلایه از شبِ دنیا بد است مردِ حسابی به احترام دیازپام بدون قصه و بوسه تلاش کن که بخوابی *** تو مثلِ برده ی خانه وبالِ گردن روزی کسی نگفت نباید که از نهاد بسوزی تو آفتاب نبودی که بی دریغ بتابی *** چه اسب ها که
جامعه ای در غبار فراموشیجامعهای در غبارِ فراموشی نویسنده: یعقوب پایمرد در دل این روزگار پُرآشوب، جامعه ما چون کاروانی خسته، در بیابان بینقشهٔ توسعه، در جستجوی پناهی است که سایهاش سالهاست از سر مردم کوتاه شده. واژهها در گلوی اهل قلم گیر کردهاند، و