آخرین وبلاگهای بروز شده

  • تقویم روزانه#تقویم_روز #یکشنبه ۱۶ اردیبهشت | ثور ۱۴۰۳ ۲۶ شوال ۱۴۴۵ 5 می 2024 امروز متعلق است به: مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیه السّلام (عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) روزشمار: ▪4 روز تا ولادت حضرتدعا و اذکار " تقویم روزtaghvimroz.blogfa.com
  • در امتداد رود تا دریاپسر بالاخره با کشمکش های بسیار موفق شدم خودمو ببرم گردش! از میان یک دشت در امتداد یک رود رفتیم و رفتیم و رفتیم تا رسیدیم به دریاااااا. خیلییییی قشنگ بود. هوا هم عاااالی بود. جات خالی..دلت بسوزه. تقریبا ۴ساعت راه رفتیم. من وبرای پویان می نویسمtopouyan.blogfa.com
  • نقطه آرامشآمار روزها از دستم در رفتن زمان واسم اهمیتی نداره، برای چه دارم لحظه‌هامو با هم جابجا می‌کنم نمی‌دونم. فقط اینو می‌دونم از هرکاری که انجام می‌دهم رضایت کامل دارم می‌خورم، می‌خوابم، فکر می‌کنم، طبیعت می‌رم، با دوستام گاهی می‌نشینمشعر و نوشته‌های بوف دوازدهمboof12.blogfa.com
  • دلمهامروز فهمیدم کنسرو برگ مو (انگور) داریم! یکشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۱:۱۰ - کامنتshower thoughtsshowerthoughts.blogfa.com
  • 2351میگه : زندگی به من یاد داد پیشرفت و تغییر به آهستگی به دست می آید نه در دو سال و یا چهار سال و یا حتی برای همه عمر، ما بذر تغییر را می داشتیم و میوه آن را ممکن بود هرگز نبینیم ، باید صبور باشیم.pιғғlepiffle.blogfa.com
  • سایه به سایه :|خیلی قبلتر توی بیوی اینستاگرامم یه متن داشتم ...نوشته بودم خودت باش ... خود خودت ...کپی صد تومن بیشتر نیست ... البته الان دیگه صد تومن نیست ... گرون شده :| بعد توی همون پیجم یه فالور داشتم ...عکس پروفایلش عکس منو برداشت گذاشت :Dبدترین پسر دنیاwalevorstboy.blogfa.com
  • خودت باش و برای خودت زندگی کن.نه برای حرف دهن مردم.کفش کودکی را دریا برد ...کودک روی ساحل نوشت: دریای دزد آن طرف تر مردی که صید خوبی داشت روی ماسه ها نوشت: دریای سخاوتمند جوانی غرق شد مادرش نوشت: دریای قاتل پیرمردی مرواریدی صید كرد، نوشت:دریای بخشنده موجی نوشته ها را شست ... دریاخورشید همیشه میدرخشهattack1403.blogfa.com
  • دلت تنگ‌ نشد؟تو دلت برام تنگ نشد؟ صبحا وقتی بیدار شدی، شبا موقع خواب، نگاه نکردی ببینی من چی گفتم؟ هیچی نگفتنم دلتنگت نکرد؟ دلت نخواست آهنگایی که گوش کردی رو برام بفرستی؟ دوست نداشتی چیزایی که می‌بینی رو نشونم بدی؟ یعنی هیچ اتفاقی نیفتاد کهترنم فرشتهtaranomeangel.blogfa.com
  • جان و شاد در شاهنامهفردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۹ - داستان دقیقی شاعر ... بدان خوی بد جان شیرین بداد نبد از جوانیش یک روز شاد یکایک از او بخت برگشته شد ... ۱۷ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۴ ... که آن آرزو بر تو دشوار نیست که آیی به شادی سویبرداشتaliarnn4.blogfa.com
  • دلنوشتهیک قاصدک کوچک صلح هم اگر باشید ماموریتتان ارزشمدنتر از یک سفیر کبیر جنگ است . .دلنوشته های ماman-o-rezam.blogfa.com
  • 1722امروز یک خط هم درس نخوندم و کلا تا شب خیلی خوب نگذشت استرس داشتم هی میخوابیدم بیدار میشدم و تهشم خیلی از مامان و بابا حرصم گرفته بود و شدیداً ناراحت بودم تا اینکه پاشدم رفتم حمام...دوش گرفتن وااااااااااقعا حال منو خوب?Who knowsallaboutmymind.blogfa.com
  • MaFiAیادمه اولین باری که بازی مافیا رو دیدم به پسر خاله م گفتم اون ماشینو بگیر دوستش دارم بعدش یه دکمه رو کیبورد زد روح انسانه رفت تو جسم راننده:) ای کاش زندگی واقعی هم اینطوری میبود دیگه به هرکی که دلمون میخواست نفوذ میکردیم دوست دارمدلقک شاهزاده شرارتhektor0barbarosa.blogfa.com
  • تلخ مزهمن دور خودم دیوار میکشم میگم نمیخوام با هیچکس حرف بزنم میخوام تنها باشم .... تا فقط یک نفر سعی کنه این تنهاییو بشکنه یکی فقط ولی همه پشت همون دیوار میمونن.. و وقتی میبینم کسی نمیاد .. خودم از اون حصار میام بیرون ولی همه رفتن. تلخهمعلقbarzakh403.blogfa.com
  • پیرهیپیروزی است که چنان خسارت زیادی بر فرد یا گروه پیروز وارد می‌کند که با شکست فرق چندانی ندارد.چرت نویسchertnewis.blogfa.com
  • تکنیک 71 تا 77تکنیک 71 چطور از رایج ترین اشتباهی ک آدم ها در مهمانی می کنند دوری کنی؟ یا بخور یا حرف بزن تکنیک 72 چطور ورودی به یادماندنی داشته باشی؟ در مرحله اول واسه لحظه ای درنگ(مکث) کن و بی هوا شروع به اجرا نکن ، بعد از انداختن نگاهی بهساعت مطالعه88.blogfa.com
  • بعد از ۸ سال!با وجود کلی کار عقب افتاده نشستم خاله سوسکه سال ۸۸ رو دیدن! دوست داشتم خروس جنگی رو هم نگاه کنم ولی دیگه دیر وقته... امروز بعد از ۸ سال یه معصومه اومده حلالیت می طلبه! من امسال رها کردم....هم همه تلاش هام رو هم آدم های غریبه ای کهقدم سومsokootee-mina.blogfa.com
  • ۸۶۹کاش بتونم دیگه سیگار نکشم. واقعاً بهم لذت میده فقط چون از یه حدی که می گذره حالم بد میشه دیگه دوستش ندارم. واقعاً چیز عجیبیه میکشی که آروم بشی ولی بعدش بیشتر غمگین میشی.Everything is Blueeverythingsblue.blogfa.com
  • سلامسلام شبتون بخیر فردا قراره مامانم باز بره پیش ننه بمونه، نوبتش شده میگن حالش خیلی بده، هیچی نمیخوره نه حرف میزنه نه چیزی نمیدونم قراره چی بشه مامانم میگف هیچی نخوره شاید فقط چند روز دووم بیاره دو ساله وضعبت همینه، عذاب میکشه، عملروزمرگــــــــــــــــی های منnilublue.blogfa.com
  • جوجه کهکشانی منپلان اول : از صحبت های خواهر کوچیکه متوجه میشی جو مدرسشون غرق در کره و چین و ... و اون هم به طبع کنجکاو شده و دوست داره واردش بشه پلان دوم : میدونی اوضاع از چه قراره و حداقل توی این سن مناسبش نیست پس میشینی فکر میکنی چطوری ذهنش رو+آسمان های سفالی+bernabeu.blogfa.com
  • همینجوری بنویسم تا رهاشم شاید ...+ حال خوبی ندارم... یه حس دپسردگی خاص گرفتم ... با هرچی که می‌خوام حالمو خوب کنم یهو همه چی ویرون میشه رو تنم...حس میکنم یه اخم گنده بین ابرو و پیشونیمه و یه فکر نشدنی تو سرم ... یه تن خسته و یه روح پیچ پیچی ... الان همه چی سرو ما بین ناگفته‌ها، کلافه ایم ...jlaf.blogfa.com
  • چگونه کوچینگ آنلاین می تواند از کارمندان از راه دور پشتیبانی کندبسیاری از مدیران ممکن است با دورکاری کارمندان یا مدل کار ترکیبی دست و پنجه نرم کنند، کوچینگ آنلاین می تواند به آنها کمک کند. کار از راه دور بسیار رایج شده است اما برخی از کسب و کارها هنوز تمایلی به انجام این نوع کار ندارند. بسیاریnematiacademynematiacademy.blogfa.com
  • هزار خورشید درخشاناومدم کتابخونه، هوا بارونیه... هیچ درختی شکوفه نزده هنوز... سرعت اومدن بهار پایینه، انقدر که گاهی وقتا موقع بارون باریدن، یهو تبدیل به برف میشه... فکر میکنم مرز فروپاشی کجاست؟ کی آدما میفهمن طاقتشون تموم شده؟ و چی برشون میگردونهشرح زندگی یک انسان خواهان کمالmypreciouslife.blogfa.com
  • [دو هفته]این وبلاگم که فقط شده شمارش معکوس. زندگیم انگار داره با هراس میگذره. از اینم رد میشیم...مگه نه؟ فقط دو هفته مونده! درست میشه همه‌چی بالاخره کاری که سالها آرزوشو داشتم و با کلی نقص شروع کردم. می‌ترسم به اندازه کافی خوب نباشم.‌ ولی[تارتِ لیمو، رومیزی چهارخونه]lemontart.blogfa.com
  • اردوگاه و بازارپسرکم فردا صبح قراره بره اردو. پدرش راضی نبود زیاد.مامانم هم. ولی من می‌خواستم یکم از این ماتم‌سرا دور بشه و بهش خوش بگذره.آخه نورچشمی بابام بود.خودش می‌گفت مدافع حقوق پسرکم... به زور راضی شد بره آراَیشگاه.حموم رفت و وسایلش رو توتاسیانمtasianam.blogfa.com
  • پدر و مادریکی از اشتباهات بزرگ بعضی همسران این هست که با این که با همسرشان زیر یک صقف زندگی میکنن. همسرشان را پیش بچها با الغاب بد صدا میکنن. یا مثل افراد هرزه چاله میدونی زشتترین حرفها و ناسزاها را پیش بچها بزبان میارن. .یا به همسر وخیانت23khiyanate23.blogfa.com
  • مامانبیرحمگاهی وقتا میگم خدا گناهم چیه بین این همه ادم بی رحم...مامان بیرحمم بهم دادی مامانی که به خاطر همه خوردت کنه....به صفرت برسونه...همه خوردش کنن باز جلو اونا توروهم خورد کنه...نمیدونم چرا من واسه همیشه ول نمیکنم یکم روحم اروم بگیرهدلنوشته های یه بچه ی طلاق...bacheyetalagh.blogfa.com
  • زخم های کشنده!این زخمایی که زدن تا ابد جاش میمونه! خانواده، دوست و آشنا! من هیچ وقت حتی به فکر خودکشی هم نخواهم افتاد! زندگی و آدم ها کار خودشونو میکنن! باید ایستادگی کنیم ما، کار ما همینه! اون زخم ها کار خودشونو میکنن! اونکه دستش آلوده ست رسواهنوز با همه دَردم، اُميد درمانست!saboriham.blogfa.com
  • قاتلِ مادربزرگهآقا اگه روزی شنیدید که صاحب این وبلاگ رفته زندان بدونید دلیلش به قتل رسوندن مادربزرگش بوده :) باورتون شاید نشه یه شب که از خواب پریدم،خوابم این بود: کشته بودمش و نشسته بودم گریه بعد به خودم میام میبینم تو روز معمولی نشستم میترسمپناهpanahgahh.blogfa.com
  • دلنوشتهبا من تند حرف نزن... سر من داد نزن... حواست باشه به حرفات... حواست باشه به تک تک جمله هات... میدونی من چند بار حالم خوب نبود ولی به دروغ گفتم خوبم...؟ میدونی چند بار شکستم و رفتم تنها حال خودمو خوب کردم...؟! من‌لبریزم... دست بهمزندگی واسه صبر کردن خیلی کوتاههfaryaddell.blogfa.com
  • تجربه و عقل و درایت فردیجوانی و پیری به سن و سال نیست. به تجربه و عقل و درایت فردی است. ممکن است کسی ۸۰ ساله باشد؛ اما عقل و درک و تدبیر او مثل کودکی ده ساله باشد و از گذر زندگی، تنها گذار آن را دیده باشد، بدون آنکه از آن پند گرفته و یا آن را در زندگی✍یک نویسندۀ مدیریت خواندهrahimim.blogfa.com
  • مواظب باش رفیقمواظب باشید که عشق و اولین های زندگی تون رو با کی تجربه میکنید .. تجربه کردنشون با یه ادم لاشی شما رو تبدیل به ادم عوضی ای میکنه :)))پروازnefratt.blogfa.com
  • کت و دامنی کت دامن دیدم قیمتش خوب باشه میخرم ولی. کجا بپوشم نمیدانم خیلی خانومانه و مجلسی هIt's mecherchilof.blogfa.com
  • اخبار کارگری، زنان، ستم ملی، دانشجویی، ایران و جهان ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳کارگری تجمع کارگران رسمی شرکت فلات قاره در لاوان در ادامه تجمعات اعتراضی کارگران معترض جنوب، روز شنبه ۱۵ اردیبهشت ماه کارگران رسمی در شرکت فلات قاره در لاوان بار دیگر تجمع کرده و پیگیر مطالباتشان شدند. کارگران معترض با برپاییسایت خبری ترکمنturkmenkhabar2023.blogfa.com
  • غم جنسش چیه؟راستش خودمم دقیق نمی‌دونم غم ینی چی!! شاید غم بتونه نبودن مامانت باشه ، وقتی هیچوقت نمیتونی صداش کنی و ازش جانم بشنوی … قسمت غمگین ترش اونجاست ک وقتی زن باباتو ب جای مامان صدامیرنی جواب تو فقط با تکون دادن سر میده یا گشنگی هایی کدلنوشته 123456za.blogfa.com
  • حواسم هست که حواسم به خودم باشهواسه خونه آیندم چیزای ریز بامزه می‌خرم و به خودم یادآوری می‌کنم که راه هنوز بازه. به قول شبنم: مسیرت بازه. :)نورِ تاریک و گمشدهmissed-daylight.blogfa.com
  • ۲۵۸.زندگی سخته، غم حاکم شدهبهم میگه تو از بچگی همینجوری بودی هر مشکل و سختی ای که پیش میومد میریختی تو خودت خودت یه جوری باهاش کنار میومدی ولی من مثل تو نبودم سعی میکردم هرمشکلی رو با خنده رد کنم بره ولی الان دیگه نمیتونم با خنده رد کنم، نمیدونم چکار کنم...Nino0nin0o.blogfa.com
  • نمیدانم...بعضی وقتا دوست دارم به صورت انتخابی نباشم دیگه،،، یعنی چند روزیه که این فکرا میاد تو سرم،،، خدایم مرا ببخش،،، از مرز عاقل بودن تا جنون راهی نیس،،،،پرنده ی مهاجرparandemohajer313.blogfa.com
  • نداردخوشحالم توی دنیای ذهنم، با این همه کاستی، کاهلی و نادانی با چنین آدم‌هایی آشنا شدم. خوشحالم که این آدمها توی قلبم نشستن و دوست دارم فکر کنم مشتاقانه نظاره‌گر تغییرات و رشد منن. مثل همیشه پشت سرم رو نگاه کنم و بگم منو ببین! ابتهاج،Who I Amsieistme.blogfa.com
  • Post 16+ چقد خوبه عنوان پستام عدده ، قبلا واسه هر پست فقط ۵ دقیقه فکر میکردم عنوان چی بزارم :/ به هرحال ، روز خوبی نبود زیست تموم شد ؟ نه میشد تموم بشه ولی میدونستم دیگه هیچی نمیفهمم عربی خوندم که مثلا ذهنم استراحت کنه . مثلا ... انقدرSunshinesunshineph.blogfa.com
  • بودن یا نبودنشاید وقت رفتن رسیده باشد عبور از یک ایستایی و تنهایی رفتن رفتن و رفتن ضامن را ول کن ، شعله خاموت میشود .لطرانlatran.blogfa.com
  • 03/02/16صبی با گلو درد شدید بیدار شدم دیگه مجبور شدم برم دکتر ​​​​​سرم زدم الان کل بدنم درد میکنه و کوفته ام تازه یه کوچولو وزن گرفته بودم اونم ب گ ا رفتروزای منnightroo.blogfa.com
  • 288حالا من وایستادم، اینجا. هم اونی که منو می‌پرستید رفته پی زندگیش، هم اونی که من می‌پرستیدمش:) نقطهٔ خوبیه واسه این که آدمی یاد بگیره هیچ تضمینی برایِ موندنِ یه نفر نیست. نه تلاشِ زیاد، نه عشقِ زیاد، نه هیچ‌چیزی که اسمشو بشه ضمانت...ـ ـــسآیهــ مـــآهـــ...moonshadow2002.blogfa.com
  • ...اینطور پسرا رو خیلی دیر میشه تشخیص داد! همه چیز عالیه تا یه دفعه میفهمی یکیه که خیلی ادعاش میشه و میخواد حرفای قلمبه سلمبه( یه درصدم املاش مطمئن نیستم) بزنه، حرف فقط حرف خودشه و کاملا اجتماع گریزه... از اونایی که شاید هیچوقت برایمفتح هدف های بزرگgoosheydenj.blogfa.com
  • وصف حالیه جای کتابی نوشته بود : اگر یکی را که دوستش داری داری از دست بدهی ، بخشی از وجودت همراه با او از دست می‌رود مانند خانه ای متروکه اسیر تنهایی تلخ میشوی؛ناقص میمانی‌‌‌. خلأ محبوب از دست رفته همچون رازی در درونت حفظ میکنی.چنان زخمیدنج ترین جای دنیا  ☘coloreddream.blogfa.com
  • پاپیون توت فرنگیدوش آخر شبمو گرفتم. دندونامو مسواک زدم. لباس خوابمو پوشیدم. بادی اسپلشمو زدم ماسک زیر چشمم رو گذاشتم. یکم توی پینترست گشتم. قرص خوابمو هم خوردم. الان یکم کتاب میخونم تا یکم خواب آلو بشم. آخر سرم مدیتیشنمو گوش میدم :)))))) امادهاز درون به بیرونramona1317.blogfa.com
  • کاشبگی نگی امروز داشتم میمردم. نفسم تنگ تنگ شده بود و دلم شدیدا درد می کرد و داغی شدیدی پشت گردنم احساس می کردم. اگه توی اتاق مونده بودم شاید این پایان من بود ولی سریعا از اتاق زدم بیرون و به مامان گفتم و یه لیوان شربت حالم رو بهترAdventures ❀serenity.blogfa.com
  • تا تو هستیتا تو هستی در کنارم نور می‌خواهم چکار؟ ساز و آواز و نی و تنبور می‌خواهم چکار؟ در کنار ساحلم غرق تماشای توام شاه ماهی در کنارم، تور می‌خواهم چکار؟ من بهشت را در میان چشم مستت دیده‌ام هیچ نقصی در تو نیست پس حور می‌خواهم چکار؟ زورسجاد ممیوند sajadmamivand.blogfa.com
  • first nightشب اولی که پانسیون هستم.آفتاب غروب با خانواده حرکت کردیم و حدود 9 شب رسیدیم. هوای اینجا خیلی سردتر از اصفهانه به حدی که اینجا کنارم بخاری روشنه =) بیشتر از 6 سال از هم اتاقیم با یک بخاری میگذره مترون اینجا خانوم خوش اخلاق و پیگیریDENIZ LIFEdenizlife.blogfa.com
  • ‌ممکنه من دوباره عاشق بشم؟هر روز این سوال رو از خودم میکنم چجوری میتونم ادمی که۴سال باهاش به ته تهش فکر میکردم رو با اون همه خاطرات رمانتیک و قشنگ و حس های خوب و کارای هیجان انگیز فراموش کنم و جذب یکی دیگه بشم حس بدی دارم به دوباره عاشق شدن به اینکه دوبارهجریانات زندگی فافاharmonish1212.blogfa.com
  • متمایزراه های زندگی فراوان و از هم متمایزند .هر کس باید مستقلا راه های مختص به خود را برای کشف واقعیت‌های زندگی اش دریابد .Personal blogmirsoltaniakram.blogfa.com