بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.
۲۴ روزدو روز نخوندم و همش داشتم فک میکردم به اینکه چی میشه اگه نخونم خیلی چیزا میشه تو بعد کنکور به خودت میگفتی اکه این یه ماه اخرو چسبیده بودم به درس صد قبول بودم و به این فک کردم که حداقل این یه ماهو صد خودمو بزارم میشه نه؟ میدونی چیه
بارانی امبگذار سر بـه سینه ی من در سکوت، دوست گاهی همین قشنگ ترین شکل گفت و گوست بگذار دست های تو با گیسوان من سربسته باز شرح دهند آنچه مو به موست دلواپس قضاوت مردم نباش، عشق چیزی که دیر می برد از آدم آبروست! آزار می رسانم اگر خشمگین نشو
تاسیان《19》دایان روز به روز بزرگتر میشد و علاقه سهراب بهش بیشتر و بیشتر ، مثل پدری که پسرشو تا حد مرگ دوست داشته باشه ، سهراب یه شب هم بدون دیدن دایان خواب به چشماش نمی اومد ، چند ماه گذشته بوداما بازم حرفای مادرش شروع شده بود ، اینبار ن
مستقل؟.ولی من فهمیدم نمیتونم تنها زندگی کنم و مستقل بشم چون یه نفر صدای آلارم منو باید بشنوه بیاد منو بیدار کنه چرا اینقدر خوابالوام خدا میدونه حتی این 12 سالی که مدرسه میرفتم تک تک روزاش به زور بیدار میشدم و یه دور همه رو دیوونه میکردم
کتاب ابواب الهدیللعالم الفهامه العالم بالمعارف الالهیه ومبین مخالفتها مع العلوم البشریه الیونانیه آیه الله العظمی المیرزامهدی الاصفهانی وله کتاب کبیر مسمی بمعارف القرآن فی بیان فساد مبانی الفلسفه والتصوف والعرفان التی جائت من الیونان مستدله
دل به من بسپارکتاب این هفته جلسه نقد کتابمان دل به من بسپار سوزانا تاماروست، لازم است بگویم من در هر صفحه ی این کتاب چقدر گریه کرده ام، چقدر مچاله شده ام، چقدر رنج های دختر داستان را لمس کرده ام، تمام حرف هایی که با خودش تکرار می کند، مدام و بی
403: یه ترین به همه ترین هات اضافه شددر عین دوست داشتنی ترین، مهربون ترین، بی معرفت ترین، دلسوزترین و بقیه ترین ها که بودی امروز تو اتوبوس به این نتیجه رسیدم که تو بی چشم و رو ترین آدمی هستی که من دیدم هرچی بیشتر فکر کردم بیشتر ، دلیل و توجیه و مستندات پیدا کردم بعدش
تغییری نکردممن کلا آدم شوخی نبودم و جدی بودم ؛ الان بنا به دلایلی ترجیحم مزه پروندن و بیمزه بازیه ولی ماجرا جایی خنده دار میشه که یه جدیِ اجتماعیِ عصبیِ شوخِ رکم با این توضیحاتی که دادم یه لحظه چهره ی حشمت فردوس اومد جلو چشمم من اینروزا
