بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.

وبلاگهای بروز شده

آرامگاه۲خانه شان اسرارآمیز است یا من چنین تصور می کنم،نمی دانم؟از دخترک مرموز در مورد مقبره اجدادش می پرسم و او انگار اطلاعات کامل و جامعی در مورد اجدادش دارد.کاغذنوشته کوچکی را به دستم می دهد و می گوید "این را نگاه کن دست نوشته های پدر
پیش از بهار...به دفترچه خاطرات عزیزم: توی زندگی چیزهایی هست که نمیتوانم به همه بگویم؛ مثال هم زیاد دارد. چیزهایی به سادگی دیدن یک دختر زیبا توی اتوبوس یا کابوس‌هایی که توی بیداری هم مرا می‌ترساند؛ این‌ها را که بگویم بهانه‌ای می‌شود تا هر کس و
غیر واقعیساعت یک نصفه شب را نشان میداد.صدای ماشین هایی که در اتوبان تردد میکرد از لای پنجره ی باز استیشن سکوت را تا حدودی میشکست سرش توی پرونده یکی از مریض ها بود و سعی داشت دستخط بد دکتر فلانی را رمزگشایی کند و تلفن روی میز اِستِیشن مدام
مجازیبعضیا چقدر خوب و قشنگ حرف میزنن . مث دوستم میم . میتونه ساعت ها صحبت کنه ... صحبتایی که تو رو وادار کنن بیشتر به خودت فکر کنی ... البته من ادم گوش دادن به صحبتای طولانی نیستم ... خسته میشم... برام حوصله سر بره... نمیتونم هم خیلی
Life1426اولین هدفای امسالمو پیدا کردم نظم و برنامه ریزیمو بیشتر کنم همه جا دیر نرم اتاقمو جداکنم
350یادم نیست چه جوری چه زمانی با بلاگفا و وبلاگ و وبلاگ نویسی اشنا شدم اما فکرکنم نزدیک۴سال میشه از همون اول هی وبلاگ میزدم مینوشتم پاک میکردم فکرکنم ۵،۶باری این کارو کردم،بیشترین زمانی که وبلاگ نگه داشتم این وبلاگه از همون اول برام
۴۰۶_پایانحقیقتا امشب یه آرشام تهرانی رو کم داشتم، که رگ گردن بزنه بالا،با عصبانیت بگه: منتظرم بری لباستو عوض کنی،این خیلی تنگه. اینجوری نمیری بیرون. (click) پ.ن: امشب عقد دنیای عزیز بود. پ.ن۲:پاهام گزگز می‌کنه اینقد رقصیدم.
حرفی نیستوقتی نپشته های قبلیمو میخونم واقعا خجالتم میاد این چه ورت و پرت هاییه که نوشتم ولی مطمئنم فقط به خاطر اینه آهر شب به اینجا سر میزنم و وقتی سطح هوشیاریم پایینه اینجا مینویسم:))))
مسعودسلول انفرادی می‌تواند زندانی را عاشق زندانبانش کند.. یعنی تمام جهان خلاصه شود در لحظه‌ای کوتاه.. ساعت‌ها بنشیند چشم به راه دقیقه‌ای که آن دست‌ها دریچه‌ی کوچک را کنار می‌زند و ظرف غذا را روی زمین می‌گذارد عظمت این عشق از بزرگی تو