بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.
من بودم، تو نبودیهمه جا بودم… توی لحظه‌هات، فکرهات، حتی خوابهات. همیشه با دل، همیشه با لبخند، همیشه بی‌منت. ولی تو… تو فقط وقتی بودی که دلت تنگ می‌شد… وقتی که کسیو نداشتی، وقتی که بار تنهایی‌ت سنگین بود. من همه‌چی رو بلد بودم، بلد بودم دوست داشتن،
خداوند از شهرت عبادت و شهرت لباس نفرت دارد!☀ # امام_رضا عليه‌السلام: به دين و ديندارى کسانی که خود را به عبادت مشهور می‌سازند بدگمان باشيد؛ زيرا خداوند از شهرت عبادت و شهرت لباس نفرت دارد! @molanatarighat (بحارالأنوار، ج۷۰ ،ص۲۵۲) .
سوختگیدرجه ۱ : اپیدرم پوست درگیر است . قرمز رنگ دردناک با فشار دادن سفید میشود تاول ندارد . مانند آفتاب سوختگی کنترل درد با مسکن دریافت مایعات خوراکی مریض رو بهبود می بخشد نئومایسین سولفات عالیه . طی چند روز بهبود اسکار به جای نمی گذارد
1120 - خیالبه نام هستي بخش - بهروز فرهادیان – 19 اردیبهشت 1404 خیال هر چه می خواهید در آنجا سفارش بدهید . به چیز خاصی قانع نشوید . آنجا هیچ محدودیتی ندارید ، هر چه طلب کنید از شما دریغ نمی شود . گرانی و کمبود از امور افسانه ای هستند پس خود
روزهایی بهتر از قبل۶ سال پیش با یکی رفتم دیت. منو برد یه جایی از تهران که برام خیلی قشنگ بود. باهاش ادامه ندادم به دلایلی. اما همیشه دوست داشتم دوباره برم همونجا رو ببینم. اما راهش رو بلد نبودم! یه رودخونه بود که تو دیواره های بتنیش گرافیتی کشیده
خاک تو سرت :))))))))من بچگی نکردم!! من ندویدم. من جیغ نزدم. من خانه‌ی دوستانم نرفتم. من پارک نرفتم. من سوار سرسره که شدم خوردم زمین و بابت چاقی مسخره شدم. من جشن تولد دعوت شدم و نرفتم من همیشه تنهایی بازی کردم. مهدیه همیشه از من بهتر بود... از نظر
خاکسپاریدیدم آن لحظه که رخسارش، غم‌آلود و خموش سرد شد، خاموش شد، افتاد در آغوش و دوش دیدم آن روزی که جانم را نگاهش بسته بود مرگ، با لبخندِ او، در چشمِ من پیوسته بود دیدم آن یاسِ سپید که بر تنش پوشاندند خاکِ تیره، بی‌صدا بر پیکرش ریزاندند
شکنجه ...من میدونم قیامت که بشه، خدا اول خواب همسرمو سبک میکنه بعد دقیقه به دقیقه با # این شکنجش میکنه مردم همسرشون پای گوشی خوابش ببره، سوراخ سمبه های گوشیشو چک میکنند، من تند تند آلارمارو قطع می امروز من ساعت ۷ونیم پاشدم با زنگ گوشی
