بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.

وبلاگهای بروز شده

....♀♀♀♀♀♀کاش میشد برم جایی که خبری از اموال پدری،و باغات پدری نبود.کاش میشه از خانواده دور بودم...برا اولین باره چنین آرزویی کردم..ولی مادرم بی من حالش بدتر میشه..هروقت دلش بگیره ،کارم داشته باشه پس اونوقت چی..به کی بگه..مثل روزیکه گذشت و
بهانه...دلـم بهــانه ی تـــو را دارد.. تــــو می دانــی بهانه چیست؟ بهــانه… همان است که شب ها خواب از چشم من می دزدد... بهــانه… همان است که روزها میـان انبـوهی از آدم ها چشمانم را پـــی تو می گرداند... بهــــانه… همان صبری است که به
لطفا برای سلامتی بابام دعا کنیدبه چی چنگ بزنم که خوب شی بابا؟ قرار نبود دوباره رنگ بیمارستانو ببینیم قرار بود بریم خونه گلوت خوب بشه پیتزا بخوری بابا چرا شیمی‌درمانی روت اثر نکرد؟ چرا تومورهات بزرگتر شدن؟ بابا چرا باید تو این بیماری رو بگیری؟ تو که مهربون بودی،
تربیتموقعیت : داریم از مهمونی برمیگردیم مامان به پسر میگه با دلبر دست بده خد افظی کن دلبر میگه من نمیخوام دست بدم اون اصرار که باید دست بدی میگم خاله ببین الان دلش نمیخواد دست بده بیاین واسه هم بوس بفرستید یا با من دست بده. گریه های
اخبار کارگری، زنان، ستم ملی، دانشجویی، ایران و جهان سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴کارگری معوقات مزدی کارگران کارخانه فولاد البرز غرب به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، کارگران شاغل در فولاد البرز غرب ابهر دستکم یک ماه حقوق از کارفرمای خود طلبکارند. بر اساس این گزارش، یک ماه از مجموع دو ماه معوقات مزدی
خاموشم می‌ کنی ...(شیرکو بی‌کس)به باد می‌ مانی شعله نکشیده خاموشم می‌ کنی به باد می‌ مانی زبانه کشیده گر می‌گیرم از وزیدنت. ((شیرکو بی‌کس)) - برای عضویت در کانال یوتیوب شعر های باران خورده کلیک کنید
براش نامه بنویس ولی...میگن براش نامه بنویس ولی هیچوقت بهش نده بخونه. مریضم؟ خودآزارم؟ خب چه کاریه اصلنم من خودمو کشتم که یه جوری حرفامو بهش برسونم بعد بشینم کلی بنویسم اونم چی؟ از علل شکست رابطمون بعد بهشم نگم؟! تو رو خدا نگید این حرفارو جایی. من دارم
بابا جانامروز دیدم آقای پاکبان محله مون که مرد بسیار خوش اخلاقیه داره تمیزکای میکنه ازش تشکر کردم گفت خواهش میکنم بابا جان. بابا جان! پسر دلم میخواست عین خر عر بزنم از دلتنگی بابام. دو شب پیشم خوابشو دیدم بدتر دلتنگش شدم. حالا خوابمو
زباله دانمی گویم"فردا آخرین روز مدرسه است.به جز چند روز که مراقب هستم و بعد تعطیلات است"لبخند می زند و می گوید"بعدش چه؟دوباره مدرسه باز می شود."می گویم"حالا کو تا پایان تعطیلات"و بعد انگار حرفم را باور نداشته باشم،با خود می گویم"این گذر