بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.
وجین خوب بکن نکن دوباره !در شمال وقتی برنج میکارن یه مرحله ای هست که بهش میگن «دوباره» یعنی بعد کاشتن نهال برنج وقتی علف های هرز در مرحله ی «وجین » درست در نیارن باید شروع به مرحله «دوباره»کنن! جالبه نه ! وقتی از مامانم پرسیدم گفت علف های هرز درمیاریم و
مشکین غزلیا موج ِ موی جانانه چون جام شراب است یا مشکین غزل چشم ِ دل در ناز نهان است آگه نشود عقل درین وادی ِ امکان انکار مکن شیوه ی منعت که بسیار گران است تا باده و ساقی در نظر یار بگیرند خوش قافیه خوانان به قدح دام بگیرند چون دانه ی رازی
بیانات مشکلات در روزشورا به زبان شعربنام خداوند زمین وزمان بنامش کلام برزبانم روان خداوندبزرگ وپنهان زدید زصلصال ناچیز،آدم آفرید سلام عرض نمایم به جمله حضار شویدمستدام وشویدبرقرار به فرماندار وبخشدار عالی مقام سلامی مجدد ایام هم بکام امروز روزیست ،از آن روزها
میهمانان خانه روحمیهمانان خانه روح .............. پرواز را بر خود آسان کنید پرنده مردنیست این پرواز است که باقی می ماند ما درون خانه روح خود میهمانیم بیائید تا در این جشن میهمانی کمی با خود رو راست گردیم تا آرام شده با سخنان شیرین و پخته این
تا که کردی توسن علم و فقاهت را تو زین(صادق آل عبا) تا که کردی توسن علم و فقاهت را تو زین تاختی بر جاهلان ، با منطق حق الیقین صادق آل عبایی و شدی بر شیعیان رهنما در زندگانی تا به فردوس برین پایه ریز مکتب فقه و اصولی در کمال عالمان چون کودکی هستند نزدت خوشه‌چین وارث
گاهی نیش یک عقرب ، حقیقی تر از اشک یک تمساح است.من دلم برای خودم تنگ شده .! برای اون آدم خالص و امیدواری که بودم..! اما امید ، همیشه قدرت نبود. قاهی باعث شکست بود. یادداشت برای یک دوست... اگه توهم ..! گفتینو میبینمت
تاثیر آزلائیک اسید بر لک های پوستیتاثیر آزلائیک اسید بر لک های پوستی آزلائیک اسید، ماده‌ای طبیعی که در غلات مختلف یافت می‌شود، به عنوان یک داروی موضعی برای درمان مشکلات پوستی مختلف، از جمله لک‌های قهوه‌ای، مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ماده با چندین مکانیسم مختلف
اینجادستش تو جیب بود... وزش سرد موهای پیشونی شو تکون داد، چشماش به افق بود، نقطه های طلایی و قرمز، سفید شهر از این ارتفاع چشم اندازِ احساسی داشت، نگاهش به چراغ ها نبود، افق رو میدید... افکارشو فریاد میزد ولی شنیده نمیشد... احساس خاصی
اولین کشف 17 سالگیمآیییی ببینید چی فهمیدم من در مورد عمیق ترین عشقم هیچ وقت نمیتونم بنویسم میترسم ، بغضم میگیره ، ازش فرار میکنم..... پس هر وقت از عشق نوشتم دوحالت داره یا حاصل اورتیک و مغز بیش فعالمه که از کاه کوه میسازه و کوچک ترین محبت رو مبالغه
