بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک میکند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.
در هم نوشتچون امیدم به همان است که میگفت امید (امید --> تخلص اخوان) در خزان کاویان، اسکندری میشایدست نیست ما را عافیت در جام، لیک هر چه جام مِی دهد، دیگر مرا نی آرَم است گر سکندر آینه سازد مرا دیدن نخاست آن سکندر کو بگفتست ماث، آنم مرهم است
ایرانمدشت هايي چه فراخ ! کوه هايي چه بلند! در گلستانه چه بوي علفي مي آمد! من دراين آبادي، پي چيزي مي گشتم: پي خوابي شايد، پي نوري، ريگي، لبخندي.
روز بیست و پنجمخیلی میخوام از اخبار فاصله بگیرم ولی واقعیت زیاد موفق نبودم فعلا همچنین مدیتیشنی که به تعویق میفته و یکم ابهامی که تو ادامه مسیر هست جنگ اینجوری که پیداست حداقل یه هفته ای ادامه داره البته خوشبینانه!
یه کم بخندیمبخدا قسم ما روز جمعه که اولین روز جنگ بود صبح دعوت بودیم رفتیم صحرا تا شب دیدیم نصف شهرمون هم اومده پارک ما از کی انقدر پوست کلفت شدیم که جنگ شده ولی داریم زندگیمونو میکنیم و عین خیالمون نیست ! تنها جاییکه بحرانی شده پمپ بنزینهاست
جنگجنگ. شاید من گمان میکنم برای اینکه باور کنم جنگ است باید خاکریز ببینم و تانک و کالیبر و دوشکا. اما زمان شکل جنگ را عوض میکند. حالا جنگ به صورت اشیای نورانی در آسمان در آمده. در آسمان نور است اما همین که به روز زمین میرسد میشود
717. صدابا هر صدایی که مییاد میترسم. میخواد صدای واقعي موشکها و جنگندهها باشه... میخواد صدای به هم خوردن در افتادن چیزی باشه. من واقعأ میترسم. حتي الان رفته بودم حمام و اینقدر زود کارم انجام دادم که یه وقت یه چيزي نزنند و من تو
روز نگارتهران ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ دو هفتهی گذشته باشگاه نرفته بودم. نشد که بروم وگرنه از سر تنبلی نبود. دلم برای مربی، دوستانم و حتی وزنهها تنگ شده بود. امروز بعد از دو هفته رفتم. جلو در باشگاه که همیشه شلوغ است خلوت بود. در فضای سرد و سنگین
ویرگول'شاید من یک ویرگولم، دلم میخواست که این جمله رو تموم کنم، ولی به اجبار به جای جمله بعدی این جمله رو ادامه میدم. اجبار به ادامه دادن، مثل یک ویرگول .