بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.
هوووفحوصله ام سر رفته خسته ام بخاطر دیروز و حس خوابیدن نیس چقدر زمان زود میگذره اساسا بیکارم و هیچ برنامه ای ندارم فیلم خاصی ام ندارم ببینم اخبار عجیب زیاد می‌شنوم ولی خب تاثیری در حالم نداره امیدوارم فردا متفاوت بشه توکل به خدا
صدای پدرامشب ۲۹اردیبهشت۱۴۰۳ خواب طولانی وبلندی دیدم خواب می دیدم عمه مریم اینارودعوت کردیم نمیدونم ناهاربودیاشام زیادمنتظرموندیم نیومدن دیدم پدر درست روبروم وایسادتمام قدهمون صدای همیشگی گفت الهام تواصلا حالت خوب نیست ازدکترت وقت بگیر
730این روزا اینقد خوابم که وقت نمیکنم بیام پست بذارم همچی خوبه همچی عالیه خدارو شکر دیروز تو ذوقم خورد ولی با علیرضا رفتم بیرون اوکی شد . . . + امتحان دارم دوشنبه
قاصدک هان چه خبر آوردیلازمه بشینم از اول همه چیو واسه یه نفر تعریف کنم. اون یه نفر هم بتونه بدون این که بگه "اینا که چیزی نیست -حل میشه- تو خیای چیزا داری که همه آرزوشو رو دارن- هنوز دیر نشده- همه که نباید عین هم زندگی کن..." خوب گوش بده. باهام
خرداد قشنگهر سال این موقع ها بهترین حال دنیا را داشتم یعنی دقایق آخر اردیبهشت من رو ابرها بودم چون به ماه تولدم نزدیک میشم امسال هیچ حسی ندارم نه به خرداد نه به تولدم نه به ضد خردادی ها بیخیال همه خدا کنه زودتر احوالات روبراه بشه فردا
تنهاماین دلتنگی و اشک های که ریخته میشه ارزشمند من دارم ی پله رشد پیدا میکنم . اما چراااا چرا همیشه برای رشد کردن باید غم رو حس کرد دلتنگی رو حس کرد چرا با شادی همراه نیست این رشد . دلم از همین حالا تنگ شده برا استاد امیدوارم هرچی خیر
روز چهلمسلام امروز چهل روز است که می‌نویسم ، یک حس خوب و پیروزمندانه دارم، یک چیزی جایی درون اعتقاداتم یا باورم یا حالا هر چه ... به من می‌گوید گه وقتی موفق شدی چهل روز این کار را انجام دهی پس توانستی یک عادت خوب و متداول را به زندگی
دو.بعضی وقتا واقعا اوضاع رو نمی‌شه کنترل کرد. انگار زندگی می‌خواد قشنگ یه درسی بهت یاد بده که تا عمر داری فرموش نکنی و این کاملا به تو بستگی داره که از این تجربه درس بگیری و تو مواقع دیگه ازش استفاده کنی؛ وگرنه انگار اون سختی‌هایی که
شنبه خیلی متفاوتطبق معمول صبح زود بیدار شدم ینی 6 و خورده ای شکرگزاری و برنامه ریزی انجام دادم اما بعدش دیدم اثرات بیحالی دیشب بخابم ساعت 8 و نیم بیدار شدم امروز مرخصی مامان و بابا بود نرفتم دفتر از اونجایی که بعدازظهر کلینیک جلسه داشتم گفتمم یکم
