بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک میکند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.
چاپ کتاب در خوزستان#انتشارت_اریترین: چاپ انواع کتابهای، علمی، آموزشی، ادبی، تاریخی و دانشگاهی: اگر دنبال یک ناشر برای چاپ کتابتان هستید؟ اگر قصد چاپ کتاب در تیراژ معدود را دارید؟ اگر به دنبال انتشارات برای چاپ کتاب با شرایط خاص هستید؟ اگر نیاز به
خاراگر تو با من مسکین نشستت عار است برو به باغ و ببین همنشین گل؛ خار است سعدی
چاپ کتاب در سریع ترین زمان ممکن و با پیشرفته ترین دستگاه های چاپمراحل چاپ کتاب در #انتشارات_اری ترین 1ـ تنظیم قرارداد کتاب در اولین مرحله چاپ کتاب قراردادی بین انتشارات و متقاضی ثبت خواهد شد. 2ـ صفحه آرایی و تایپ کتاب متن آماده شده توسط تایپیستها تایپ میشود. 3ـ انتخاب عنوان کتاب عنوان مناسبی
سامانه یکپارچه گذرگاه مرکزی API بانک صادرات ایران رونمایی شدعضو هیئتمدیره بانک صادرات ایران در آیین رونمایی از سامانه یکپارچه گذرگاه مرکزی API (سیگما) گفت: رونمایی از این سامانه، گامی در جهت تحقق بانکداری بر پایه هوش مصنوعی و ارائه خدمات پلتفرمی است و ملموس بودن و تسهیل خدمترسانی به
بیر نئچه یئرلی سؤزآغاجی الیندن دوشوب: پیر و ناتوان شده آغزی گؤیچک دیر: ایمالی سؤزلر دانیشیر آغزیندان قاچیرتدی: بیلمه دن دئمه مه لی سؤزو دئدی آغزینا آلماها!: بیرده بو سؤزو دمه ها بانگ قویور: ( باح قویور)، یالان دئییر گوپلاما: یالان دئمه اوچوردور:
هدف گذاریبرنامه ریزی واسه هر کاری نتیجه میده، ولو اگه توی اون کار نتیجه مطلوب نگیری، ولی نهایتش بی گدار به آب نزدی. برای دوماه و ده روزی که توی شرکتی کار کردم جمعا رقمی بیش از صد میلیون حقوق گرفتم، ولی از بس که من هیچوقت واسه پول خرج کردن
آیا اینها خواهان قانون فسادزا نیستند؟!میر صحبت حسینی 8300 قانون زائد و فسادزا داريم که اصلاح يا حذف آنها لازم وبه عهده مجلس است. برخي مسئولان رده بالاي سياسي از حذف مقررات و قوانين زائد و دست و پاگير مضر براي فعاليتهاي اقتصادي ميگويند و حتي با تعيين کميسيونها و
دعای امروز prayer todayای خدای آسمانی، خالق عظیم و پدر وفادار، برای ملتهای جهان دعا میکنم، برای مردمان از هر زبان و قوم، که تو را بشناسند، به یاد آورند که تو آنان را آفریدی، و تویی که ایشان را استوار ساختی. ای خداوند، قلبهای سرسخت را نرم گردان،
روزی مثل هیچروزصبح دوشنبه بود. از اون صبحایی که حس میکنی قراره چیز تازهای شروع بشه... نه اینکه زمین بلرزه یا آسمون رنگ عوض کنه... فقط یه چیز کوچیک ، آروم ، ولی واقعی ... یه "من جدید" که میخواست بیاد سرِ کار...