بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.

وبلاگهای بروز شده

بهترین گفتگوی بالغانه در مورد حقدیروز روز مادر بود و من شب به دیدارش رفتم با اینکه متوجه اختلافات بودم . از زمانی که وارد ماشین شد شاید ۴۵ دقیقه بدون وقفه اعتراضات خودش رو بازگو کرد و من سعی در ارام کردن او داشتم .... صبح زود پس از صبحانه و تحویل گل روز مادر
دست هایم را دوست دارمدستهایم را دوست دارم خیلی مهربان است برایم چای میریزد .اجازه میدهد چانه ام را رویش بگذارم و کنار پنجره به بارش باران نگاه کنم . اشک هایم را نرم از صورتم پاک میکند .فنجان چای را برایم نگه میدارد تا جرعه جرعه آن را بنوشم فکرهای آزار
تقویحضرت حجت(عج): ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و شما را فراموش نمی کنیم،اگر جز این بود گرفتاریها بر شما فرود می آمد و دشمنان،شما را ریشه کن می کردند،پس تقوای خدای بزرگ را پیشه خود سازید. بحارالانوار: ج53،ص175.
رهابی زمان، بی مکان بی قصه، بی اتفاق بی طلوع، بی غروب بی نغمه، بی صدا بی ابتدا، بی انتها بی تمنا، بی هدف بی غم، بی شادی بی مقصد، بی مبدا بی اوج، بی فرود بی کران، بی کران رها،رها، رها، رها.
مشخصات و توضیحات فیلم جوان Jawan 2023فیلم جوان یک فیلم اکشن هندی زبان هندی محصول سال ۲۰۲۳ به کارگردانی آتلی و محصول شرکت شاهرخ خان Red Chillies Entertainment است. خان، نایانتارا، ویجی ستوپاتی و سانیا مالهوترا در این فیلم حضور دارند. این فیلم در تاریخ ۲ ژوئن ۲۰۲۳ به
|•رييس جمهور سرپرست سازمان ملي سنجش و ارزشيابي نظام آموزش کشور را منصوب کرد/پیک‌سنجشاخبار و اطلاعیه رييس جمهور با صدور حکمي، دکتر عبدالرسول پورعباس را به عنوان سرپرست سازمان ملي سنجش و ارزشيابي نظام آموزش کشور منصوب کرد. به گزارش روابط عمومي سازمان ملي سنجش و ارزشيابي نظام آموزش کشور، در متن حکم آيت‌الله
مترو مرا می ترسانددر مترو نشسته ام.پسری حدودا ۸ ساله قیچی به دست گرفته و روی صندلی ها خش می کشد.خسته می شود،روی صندلی دراز می کشد و مدتی انگشت شست دست چپش را می مکد و دوباره بلند می شود و شروع به باز و بسته کردن قیچی و کشیدنش روی سرتاپای صندلی می
تکالیف فردا سه شنبهریاضی: تمارین صفحات ۱۴۱ و ۱۴۵ در دفتر و تمرین صفحه ی ۱۴۸ و ۱۴۹ در کتاب نوشته شود . همین . بای
میا واکر- فصل اولفصل اول- قسمت چهارم ... از همان روزی که آن اتفاق برای پدر و مادر میا افتاد، او را پیش دایی لوئیس و همسرش، خاله بیولا بردند. دایی لوئیس و خاله بیولا پسری هم به نام ویکتور داشتند که هم‌سن میا بود و او را خیلی اذیت می‌کرد. ویکتور از