بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک میکند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.
برای رفیق قدیمی ام....۱۴ ساله گذشته از اون روزایی که باهم تا صبح حرف میزدیم کتابخونه میرفتیم :) و و و ...... با یه جمله، دلگرم میشدیم... الان هرکدوم تو مسیر خودمونیم، زندگیهامون جدا شده، مشغلههامون زیاد، ولی تهِ تهِ دلم که میرم، هنوزم یه گوشهش
مواظب دل آدمها باشدلش شکست. با یه عصبانیت کنترل نشده، با یه فکر اشتباه، قضاوت اشتباه یه لحظه سکوت کن، عجول نباش توی برچسب زدن و احتمال بده داری اشتباه فکر میکنی، عصبانیت اجازه درست فکر کردن بهت نمیده، ذهنت رو بسته و دهانت رو باز کرده که اگه سکوت
آنفولانزای سگی گرفتم انگارپشه نیشم میزنه هم سردمه هم تب دارم هم درونم التهاب داره لعن الله پشه ها عنکبوتای بی عرضه پس چرا این پشه ها رو با تور های بی مصرفتوتن شکار نمیکنید و نمیخورید سرماخوردم؟کرونا گرفتم؟ آنفولانزای سگی؟ خدایا محبتی کن مهربانا کرامتی کن
بیشتر زی!بنده خدا رو بنده نیستم. در واقع خداروشکر که آتئیستم. امروز روز منه. پس مهم نیست چی مینویستم. امروز اول ژوئن است و روز خورشید است و من عاشق آفتابم و امروز روز من است. صفحات آلبومم را ورق میزنم و میبینم. به چشم میبینم که چقدر آمده
واقعی شنیداری ۱۲۰۰از درگیریها و سرنوشت خاندانها (۱۱۷۵ - ۱۲۱۳ شمسی) در دوران پرآشوب انتقال از زندیه به قاجار، شرق گیلان و مناطق همجوار آن، به ویژه تنکابن، صحنه نبردهای پی در پی و تغییر و تحولات سیاسی بود. این دوره، با جابجایی مکرر حاکمان و
سی و هفتمی گویم؛ - می دانی؟ راستش... می گویی؛ - راستش چه؟ می گویم؛ -ام .... چند لحظه می گذرد، نگاهم می کنی که چطور سیگاری با انگشتان لرزانم می گیرانم، از سیگار بد بو و بد دود کام می گیرم و در خلاف جهتی که ایستاده ای به بیرون فوت می کنم...
به بهانه حواشی کلیپ حجت الاسلام غلامرضا قاسمیانپیامبر اکرم عمدا ابوسفیان را به اردوی سپاه اسلام آورد و رزمندگان را در مقابلش رژه برد تا ابوسفیان با حقایق آشنا شود و مکه بدون خونریزی تسلیم شود. خانه ابوسفیان امن اعلام شد تا تمام آنها که تحت تعقیب بودند راه فرار داشته باشند و
......از حق نگذریم سینگلی واقعا خیلی بهتر از رل داشتنه.کل زمانم مال خودمه.لازم نیست همش استرس اینو داشته باشم که ای وای جوابشو ندادم ای وای دیر پیامشو سین نکردن ای وای روزی چند بار حالشو نپرسیدم.واقعا این قسمت تو رابطه بودن رو اعصابم
تنها یک چیز را بیشتر از تو دوست دارم اینکه تو را دوست دارمیه سه چهار صفحه از جزوه خودم دارم یه سه چهار صفحه هم اون یکی جزوه اس. تمومش کنم یه ویس میگیرم برا هم کلاسیم بعد یه دور دیگه مرور میکنم بعد یه دورم با بچه میخونیم باهم صبح.. نمیدونم چرا اینقدر عجله دارم.. ساعت یک شب پنج صفحه فقط