آخرین وبلاگهای بروز شده

  • رو اعصاب ها!دیروز تا نزدیک های ساعت 7 شب خیلی خوب پیش رفتم اما زمانی که مادرش رگِ مادریش گرفت و اومد گفت پسرم چشه و چرا پکر هستین و... (دخالت نه دلسوزی) هاشو شروع کن گند زد به اعصاب من و همه چی! از نظر اون من مقصرم چرا که به پسرش گفتم "بچه"روزمرگی های دخترک کنکوریnsrin79.blogfa.com
  • ای درداین امتحان امروزمم که پودمان 3 ریاضیه رو هم بدم میمونه امتحانای فردا که میشه مستمر دوم فارسی، پودمان 5 ریاضی، پودمان 4 افتاده شیمی، پودمان 5 الزامات نمی‌دونم اصلا باید کدومشونو بخونم تا پاس بشم ای خدا لعنتتون کنهههههه که همهحرف های یک سایهhaarfesayeh.blogfa.com
  • مثه نهنگ اب رو بشکاف برو جلوشجاع باش مرد ! سلام امیر - سین هستم 26 سالمه . از اونجا که ادم کمال گرایی هستم یک ساعته ک داشتم فک میکردم چی بنویسم ولی خب نباید انقد تعلل کنم پس فقط شروع میکنم به نوشتن : 26 سالمه .تک و تنها وضعیت اقتصادی داغون بدون هیچ پشتوانهگشت و گذار در میان وبلاگها memcoblog.blogfa.com
  • یک دوبیتی از آرمان راکیاننشسته روبرویم یار جانی دو زلفش مخملین و زعفرانی دو آبرویش دو مار کار کشته طلایه دار مرگ و زندگانی " آرمان راکیان از کتاب دوبیتی های آرمان" ادبیات کودک و نوجوان مهر داوار naghan.blogfa.com
  • خدایاخدایا عشقمو به تو سپردم ها هواشو داشته باشی نصف عمرمو بردار بزن بنامش سالم از اتاق عمل بیاد بیرونزندگیmojtba8501.blogfa.com
  • برای داشته هایت جانت را گذاشته ایبرای آنچه که با تلاش به دست آورده ای نیاز نداری سیلی بخوری که بدانی خواب نیستینبشته های شخصیsrhkaki.blogfa.com
  • چرا فقط تو بودی خاطره؟من در طی ۱۶ سال گذشته به شدت دچار رنج دوری و هجران بودم. از دوري تو دق مي كردم خاطره . حاضر بودم حتي اگر شده يكبار تو را خواب ببينم . حتی به يک یادداشت كوتاه قانع بودم . و يكبار نگاه كردن يكبار تماشا براي من كفايت مي كرد خاطره وپرواز با قاصدکمparvazbaqasedakam.blogfa.com
  • از هر در سخنیبابام در یک ماه اخیر ۱۴۰ میلیان تومن پول بلیط رفت و برگشت داده و نمیدونم چقدرر دلار بابت موندن تو هتل و الانم با دوستاش مسافرته اونوقت دوستش وقتی از فردوگاه آورده بودتش به من زنگ زده بود که وضعیتش اسفناکه=) عزیزم من دلم نمیاد ۳۰۰قطره های کوچک افکارمrainygirl.blogfa.com
  • تیر غیب الهیننه ی فولادزره به تیر غیب دچار شد و برگشت قلعه سنگباران، طوری افتاده که فعلا بلند نمیشه از جاش و خوشبختانه هم نمی تونه فرخ لقاش رو ببره قلعه. میگه باور کن ننه تخم مرغ بشکونه، اسم منو و تو درمیادآینده هزاران سال است که آمده ...rxbartolutti.blogfa.com
  • «حراج جان مردم، به چه قیمتی»یادداشت: «حراج جان مردم، به چه قیمتی» سید حسن موسو ی چلک رئیس انجمن مددکاران ایران یکی از وظایف مدیران در هر سطحی، برنامهریزی و تصمیم گیری برای افزایش سرمایه اجتماعی در کشور است و طبیعتا تصمیماتی که با این مشخصه گرفته میشوند، نشاندغدغه های یک مددکار اجتماعیmousavichelak.blogfa.com
  • روز نوامروز رو از ۴ صبح شروع کردم می خوام تلاش کنم کارای مهمی که نکرده بودمو شروع کنم روزهای پر کار و شیرینی در پیشه ...یادگارstar88.blogfa.com
  • امروزبرای اولین بار رفتم کار آموزی.خوب بود،ولی درونم پر از استرس،گاهی مشت میزنم رو سینه ام تا دربیاد از سینه ام.استرس رو میگم.راستش وقتی خودت آروم نباشی،چطور میتونی به کسی آرامش بدی؟نباید برای آرامش دنبال فردی بود،باید خودت به خودت کمک☆✓در سکوت بشین و نظاره کن✓☆jjjiii.blogfa.com
  • من و من ها مهم ّتر نيستيم؟كودك (كودكان)ات ؟ و تربيت؟؟ ؟ جوك تعريف كرديد؟ مثل اينكه اتومبيل صفرازبهترين كمپاني را نام ببري و تعميرگاه سركوچه! اسقاطي هاي هر روز روبه اسقاط و اضمحلال ترند فقط ،كه مدام و هرروز و مرتّببايد چك شوند و پاييدن لازمند دوست گلم!خودنوريbdar11.blogfa.com
  • زینب به سر می زد خدا  ندا می کرد پیمبر را[[[ 73 ]]] زینب به سر می زد خدا ندا می کرد پیمبر را که ای جدّا به روی خاک ببین جسم حسینت را به بوی ناله ی زهرا رسیده بود بر گودال به جد خود نشان می داد نعش پر خون و بی سر را ندا می زد ببین احمد حسینت اینچنین بی یار فتاده بین اینشعر عاشقانه و مذهبی سید عرشیseyedarshi.blogfa.com
  • هرشب داستان داریم ماشبا پیداش میشه میاد تا صبح ول نمیکنه خونمو تو شیشه کرده خونمو میمکه میخوره.هزار بار پروندمش باز برمیگرده انگار منو طواف میکنه. پشه رو میگم ،پشه.جدن اینجا پشه های بدی داره.نعره ی سیاه چالهredstar.blogfa.com
  • رویداد نوشیدنی‌هادیروز «نخستین رویداد دانشجویی نوشیدنی‌های گیاهی» را در دانشگاه تربت‌جام برگزار کردیم و دانشجویان خوب چند تا از دروس کشاورزی و محیط زیست‌مان در طول ترم زحمت کشیدند و با همکاری هم چنان اتفاق زیبایی را رقم زدند که مایه تعجب من ومحمدناصر مودودیtaybadi.blogfa.com
  • ترس های بی موردخواهر و برادرم همیشه من و میترسوندن. ترس هایی که چند روزه فهمیدم خیلی بی مورد بودن. نمیخوام اسم اصلیشون و بگم، برای همین از اسم های مستعاره شته (خواهرم) و مینی (برادرم) استفاده میکنم. مینی همیشه از اینکه برام کارهای بیرون از خونهآسمان ارغوانیmagenta-sky.blogfa.com
  • نماز؛ بازدارنده و نابود‌کننده بدی‌ها  1403/2/25نماز؛ بازدارنده و نابود‌کننده بدی‌ها نماز را ستون دین دانسته‌اند تا جایی که اگر نماز شخص قبول شود بقیه اعمال او نیز قبول می‌شود. در آموزه‌های قرآن، برای نماز آثاری بیان شده که یکی از آنها نابودی بدی و زشتی و به تعبیر قرآنی «سیئات»مسجد النبی(ص) ولنجکfarhangimasjedonnabi.blogfa.com
  • باگاین که خطا کنی بد نیست این که تجربه نکنی بده این که ریسک کنی خطر ناکه ولی ریسک نکردن خود فاجعست دو چیز مهمی که فرهنگ ما به شدت انسان رو ازش دور میکنه و این خیلی عجیبه چون بدجور باعث شکست آدمیزاد میشهبلندی های بادگیر wuthering-heights.blogfa.com
  • ببینمش می‌میرم،،                  نبینمش می‌میرم...‌ ‌عاشق زنی تڪ‌تیرانداز، در جبهه‌ٔ دشمن شده‌ام... ببینمش می‌میرم،، نبینمش می‌میرم... #علیرضا_شایگان ‌معرفت حضرت دوستmarefateyar.blogfa.com
  • یادم باشهفکری که میکنم دنیامو میسازه و یادم باشه فکرای خوبه که دنیای خوب میسازه و اینکه فقط عشق عشق عشقمن یک رویا دارم‍‍‍afrodet88.blogfa.com
  • دلتنگیوقتی دلتنگ میشین چیکارمیکنین شده تاصبح نخوابین؟ من وقتی که خوابیدم اون رفت ساعت۳شب بود دیگه بعد اون تمام شبا منتظرشم نمدونمم کی تموم میشه این دلتنگی و تنهاییا ولی خستم واقعا خستم نمیتونم صبر کنم دلتنگمNasimnasimah.blogfa.com
  • آزار مرسان .اگر چیزی را با گوشهایت نشنیدی... یا آن را با چشم هایت ندیدی.... آن را با ذهن کوچکت ابداع نکن... و با دهان بزرگت به اشتراک نگذار.خورشید همیشه میدرخشهfox1403.blogfa.com
  • ویفرتجربیات جدید. این همون چیزیه که ما رو زنده نگه داشته؟ پنلوپ دیروز بعدازظهر رسید خونه‌مون. این دختر با موهای وحشی اسپانیایی، چشم‌های سبز-آبی، صدای کمی خش‌دار و کوله‌ای که تقریبا هم‌قد خودش بود از همون لحظه‌ی اول دلم رو برد. از ساعتباد ما را با خود خواهد بردle-vent-nous-portera.blogfa.com
  • سمابه هشت جمله عرش و به هشت خفته کهف به هشت معتدل و هشت جنة الماوا به نه مه بچه و نه مه سراچه مهد به نه مزاج و به طاق گلشن خضرا به ده مبشره و ده مقولۀ عالم به ده حس و به ده ایام ماه عاشورا به جان آنکه نه عالم بدو نه آدم نیز که غرقهنورحقfayegheh42.blogfa.com
  • زلفت چو شب و چشم‌ دو دام و مژه ات تیرغزل قدیمی عاشقانه ای جان و تن من به فدایِ تو الهی یک بار بیانداز بر این خسته نگاهی برگرد ببین با جگر خلق چه کردی هر جا که روی پشت سرت لشکر آهی بس غنچه دهانی که سرِ حرف نداری لبخند بزن حدّاقل گاه به گاهی زلفت چو شب و چشم‌ دو دام وعلی مقدم (عاصی خراسانی)asikhorasani.blogfa.com
  • 725عزیزترینم ، مهم ترینم ، دوست‌داشتنی ترینم زندگی من خدا تورو به زندگی من آورد که بفهمم زندگی هنوزم قشنگیاشو داره بی نهایت دوست دارم خودتو لبخند بی نظیرتو چشای مهربونتو صدای قشنگتو مدل ملیکا گفتنتو صدای خنده هات پشت تلفن عاشقتم عاشقژامه‌ووmeli.blogfa.com
  • دیدی که رسوا شد دلمفراموش شده ام ،دیگر کسی نامم را به یاد نمیاورد ،تنها و سرگردان در این قلعه تاریکی محبوس شده ام!دیگر حتی به آمدن قهرمانی سوار بر اسب سیاه یا سفید ،هم امیدی نیست .تنها تر از کودکی که آمده بود شهر بازی که خوش بگذراند اما مادرش را گماحوالات خواهرناتنی صادق هدایتmassih2003.blogfa.com
  • گم شده!محبوب من، شاید من گم شده‌ام که اینگونه تنها و نرسیده باقی مانده‌ام. شاید برای باقی ماندن در خانه‌ای خالی و تنها دلیلی می‌خواهم که روزها و روزها پشت پنجره زندگی بنشینم و منتظر باقی بمانم. اما من می‌ترسم. می‌ترسم که باران چشم‌هایممحمدجواد تقیپورmohamadjavadtaghipour.blogfa.com
  • بارانبا شروع عید بارون خوب اومده الانم باران شدید شروع شده ، ولی نمیدونم چه حکمتی بود ۴۰۲خیلی کم باران بود که کشاورزان بخوان اینقدر ضرر کننیا خدا7te.blogfa.com
  • شب طولانی منعذاب وجدان بد چیزیه ... دلم اروم نمیشه... فقط بدون که خیلی دوستت دارم عشقمابراهیم در آتش0585.blogfa.com
  • مشکلات فامیلی قسمت نمی‌دونم چند...اخیراً زیاد عطسه میزنم سرما هم نخوردم فکر کنم قبلاً گفتم ددم ضایع شده سر قضیه رفتنم گفته بود فلانیا رفتن ولی خوب نبود برگشتن بعد مادر فلانیا که خودش هم پزشکه گفت بچه هام برنگشتن و بورسیه تخصص هستن. اونجاست که گفتم ددی سلام علیکم.هیسbirdback.blogfa.com
  • باران بهاریباران بہارے اردیبهگہشتم در چشمانم خروشان هست خیالت راحت من هیچ گاه از این باران جوشیده از عمق وجود زخم خورده ام بی بہره نیستم و نخواهم ماند.دلنوشته mmona.blogfa.com
  • i hope this is realبگم تموم شد واسم باورتون میشه؟ بگم یه عادی ترین حالت ممکن برگشتم .. باورتون میشه؟‌Green shinewhiteshine.blogfa.com
  • اردیبهشت تئاتر ۱۴۰۳روز مدرسان تئاتر در اردیبهشت تئاتر برگزار شد. قدرت و اختیار صنفی با استقلال و اتحاد صنفی به دست می‌آید... رویداد اردیبهشت تئاتر «صنف مدرسان تئاتر» با اجرای نمایش، تقدیر از دو عضو فعال انجمن و نشست حقوق صنفی برگزار شد. در این مراسمانجمن صنفی مدرسان تئاتر tttg.blogfa.com
  • انگیزهاز بین اساتید دانشکده، با یکیشون از بقیه اوکی‌ترم. امروز توی دفترش همینجوری ازم پرسید: پسر من موندم تو چجوری وسط سربازی برا کنکور ارشد درس خوندی؟ اصن چجوری تونستی توی اون محیط سمی و داغون، به درس و کتاب و کنکور فکر کنی؟ از سوالیادداشت‌های یک سرباز وظیفه سابقheval.blogfa.com
  • بهترم فقطخداروشکر حالم خیلی بهتره، تغییر و تحولم خوب می‌ره جلو، فقط یه مشکل دارم تو خوابگاه، نمازمه. اونم وقتی خیلی دیر کنم دیگه خجالت می‌کشم برم بخونم تو نمازخونهخیلی کار بدیه انجام می‌دم. خیلی خوب دارم می‌رم جلو فقط یه کم نمازم رو بهتر وdaarhambarham2daarhambarham2.blogfa.com
  • 601. عروسیاولین عروسی بعد اون اتفاق ؛ مردد بودم برم نرم ؟ رفتم و نمیتونم بگم خوش گذشت ؛ اما اونقدرا هم ناراحت نبودم و سعی کردم منطقی برخورد کنم ؛ آرزوی خوشبختی کردم براشون و الان خونه رسیدم و دوباره خوابم ببره نبره ؟ نمیدونم ! ولی وقت خوابموَالـــضُّــحَــى  khoda-ba-man-ast.blogfa.com
  • نمکهعی... تمرین ریاضی داشتیم، من رفتم اتاق ۲۳ با اون‌ها حل کردم و بچه‌های ما مافیا بازی می‌کردند. اومدم همه پیگیر شدند که جواب‌ها رو بده بنویسیم♀دادم بهشون بعد همشون برگشتن گفتن همش غلطه بیاین خودمون حل کنیمبعد خیلی پر رو تشکر نکردندPorghodrat1987ghodratmand82.blogfa.com
  • 03/02/25آشنا می‌شوی و عادت می‌کنی تغییر می‌کنند و غریبه می‌شوند تغییر می‌کنی و دیگر نه آشنا می‌شوی و نه عادت می‌کنی با تمام جهان غریبه می‌شویروزای منnightroo.blogfa.com
  • ماییز غصه‌ها که تو دانی کدام ازین بتر آخر که میل سوی تو داریم و ره به سوی تو مشکل... اوحدیغریبchica1397.blogfa.com
  • 1742انقدر خسته م که نا ندارم وبلاگ دوستامو بخونم عصر رفتم کلتس و خیلی خوب بود :) کلی ازم تعریف کرد و چت کلس طور پیش بردیم کلاسو بعدش اومدم بیرون و خیلی انرژی داشتم...زنگ زدم به روح و زهرا و قرار گذاشتیم همدیگه رو ببینیم... راه رفتیم ،?Who knowsallaboutmymind.blogfa.com
  • نوآفکر کن سیل و سونامی پایه ثابت کابوساتن، بعد آسمونِ شهرت اینجوری بازیش بگیره.. و یاد طوفان نوح بیافتیسَر نوشته های یک معلمbib41.blogfa.com
  • استعمار زندر سرزمین من زن و نفت تاریخ مشترکی دارند ، نفت به استعمار انگلیس درآمد و زن به استعمار دین ، هردو می‌سوزند تا این سرزمین آباد بماند!!!!!!!!!زندان نامرئی زنان negachn.blogfa.com
  • یادِ تو:)یجایی تو کتاب مولانا میگه: چه‌ها با جانِ من‌ کردی که دور از یادِ تو قلبم، نمی لرزد نمی کوبد نمی خندد نمی رقصد... =)همیشه سبزhirsa70everygreen.blogfa.com
  • آموزش عروضآموزش عروض به زبان ساده و کاربردی وقتی صحبت از کلام عروضی می کنیم، یعنی گفتار یا نوشته ای که سوای آهنگ درونی ؛ وزن دارد. وزن حاصل چینش منظم ارکان شعر است. تمام قالب های کلاسیک شعر فارسی، همچنین قالب نیمایی دارای وزن عروضی هستند. سمیه عادلیsomayehadeli.blogfa.com
  • ۱۹۴بعد از دو روز بی وقفه کار کردن از شدت خستگی خوابم نمی‌بره و مغزم میمون بازیگوشی شده که از شاخه‌ای به شاخه دیگه میپره... راستی بارون میبارهM.A.V.I.R.Amavira.blogfa.com
  • 440.همون پنجشنبه مامانم زنگ زد که پاشو بیا خونه و بیشتر از این گند نزن تو زندگی دخترت( خواهرم). واقعا توان تعریف کردن جزئیات رو ندارم... و از وقتی هم که برگشته کم تن و بدن هممون و علی الخصوص مامانمو نلرزونده!! . امروز مامانم اومده بودکاغذ سفیدfso1996.blogfa.com
  • برش و نصب سنگ اسلب ازنا در محل کاربرش و نصب سنگ اسلب ازنا زیر پله آهنی ویلا مجتمه دسا نمک ابرود توسط اسلب کاران مجموعه نصب سنگ اسلب هنرکار " /> " /> " />سنگ اسلب هنرکارslab.blogfa.com
  • شب سه شنبه 23 اردیبهشتنمیدانم احساسی شدم یا نه اما واجب دانستم این ها را جایی بنویسم . ابتدا میخواستم در دفتر شخصی ام یادداشت کنم اما اینجا نوشتم تا شاید روزی یک نفر بخواند و کمی درک کند یا بتوانم بعدا به اشتراک بگذرامش(عجیب است که ما ادمها صرفاوبلاگ شخصی دانیال danialsince2002.blogfa.com