بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک میکند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.
مورچه و عسلداستان کوتاه مورچه ای در پی جمع کردن دانه های جو از راهی می گذشت و نزدیک کندوی عسل رسید. از بوی عسل دهانش آب افتاد ولی کندو بر بالای سنگی قرار داشت و هر چه سعی کرد از دیواره سنگی بالا رود و به کندو برسد نشد. دست و پایش لیز می خورد
ارجگزاری از خدمات دکتر بلوکباشی در یزد*سفر دکتر علی بلوکباشی، مردمشناس برجسته کشور به یزد، به درخواست دکتر ایرانی بدون اطلاع دکتر بلوکباشی تبدیل به جشن نکوداشت ایشان شد. میراث مکتوب- وقتی دکتر علی بلوکباشی، مردمشناس برجسته کشور به همراه دکتر ایرانی، قصد دیدار از
تندرویتندروی مقام معظم رهبری : "" ازلفظ تندروی برای نیروهای انقلابی استفاده نکنید . "" درجامعه ای که قانون مسیررامشخص کرده وآن قانون هم پشتوانه دینی دارد وهم پشتوانه مردمی ؛ ملاک ومبنابرای تشخیص کندوتندومتعادل بودن همان قانون می
سرنوشت مکانیسم ماشه چه خواهد شد؟سرنوشت مکانیسم ماشه چه خواهد شد؟ نتیجهگیری دو سناریو اصلی را میتوان در نظر گرفت: نخست؛ دستیابی به تفاهم با آژانس، صدور گزارش مثبت، پایان خطر مکانیسم ماشه و باز شدن مسیر برای مذاکرات سازنده با اروپا و آمریکا. دوم؛ صدور گزارش
خود تحليلی يا روانكاویچقدر خود تحليلي ميتونه ما را در رسيدن به عميق ترين اميال سركوب شده ناخوداگاه كمك كنه . چقدر خود تحيلي ميتونه جايگزين روانكاوي بشه و اصولا چقدر ميشه با كمك خود تحليلي به اعماق ناخوداگاه نفوذ كرد و نسبت به اون آگاهي پيدا كرد و در يك
تفاوت تفسیر با تأویل چیست؟تفاوت تفسیر با تأویل : در تفسیر با کمک قواعد عربی و اصول عقلی می توانیم به کشف معنای قرآن برسیم، اما تأویل معانی پنهانی دارد که بر اساس قواعد و اصول عقلایی قابل دستیابی نیست.
تنهاترینممنو از خودم رها کن تا دوباره جون بگیرم منو با عشقت نگه دار تا پر و بالی بگیرم من خستهی جانم تو حیاتِ من شو روزگار تاریک و تیرست تو مرهمِ من شو با تو من عاشقترینم تو باورِ من شو شادی و غم میاد و میره تو مونسِ جان شو بیتو روحِ من
My brotherیبار تازه از حموم اومده بودم بیرون بعد موهامم بلند بود، یعنی مصیبتی بود سه ساعت داشتم موهامو شونه میکردم از اونورم سفره رو پهن کرده بودن هی صدام میزدن برای ناهار، منم عصبی شدم گفتم تا موهامو نبندم نمیام؛ چند دقیقه بعد دیدم داداشم
حریمِ شعلهدل که میگیرد و بارِ غصه ها سر میشود خـــاطراتِ تلخ در ذهنم مکرر میشود ناله هایم را اگر بر گوشِ دل نجوا کنم از هجوم و شدتش چشمِ دلم تر میشود حرف های زشت و بی بنیاد تو چون دشنه ای تیز و بران بر حریم دل چو خنجر میشود بغض را چون بشکنم