بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.

وبلاگهای بروز شده

ذات بی توصیف"ذات بی توصیف" علیرضایعقوبی سورکی ☆ برای توجه به "ذات هستی"، باید به سکوت همه جانبه فرو رفت. زیرا "ذات" فراتر از تضادها و تقابل هاست. اگر بگویی آگاهی است، ناخواسته مفهومی به نام ناآگاهی را هم به وجود آورده ای. اگر بگویی توانایی،
اذیت از صدای غذا خوردن دیگراناین نوع خاص اذیت شدن که جدیدا با نام (( میسوفونیا)) شناخته میشه، از اون جهت که هم اسمش باکلاسه، و هم تحقیقات ثابت کرده هرکی میسوفونیا داشته باشه، نشون میده که هوش بالاتری داره، باعث شده طرفدارای زیادی پیدا کنه و همه خودشون رو
مریضیخیلی بد مریض شدم تب و گلودرد و‌ بدن درد. باگ تنهایی اینجا خودشو نشون میده. وسایل یخچال هم تموم شده که سوپ‌ درست کنم. از اسنپ سفارش بدم پس:(
آخرین اردیبهشت سال...گاهی پایداری یک برگ، بذر بهاری می شود که حتی خودش نمی بیندش ... گاهی نوشتن از یک رنج، مسیری میگشاید که شاید پایانش نادیدنی است... گاهی یک اشک، آینه ای میشود که حتی نمی داند بازتابش چیست گاهی سکوت، پژواکی میشود در دل تاریخ، صدایی
زیرتویس فیش اردیبهشت ساتا* بر اساس ابلاغیه ستاد کل نیروهای مسلح، سرانه بیمه پایه درمان آزاد به ازای هر نفر ماهیانه مبلغ 000/882/2 ریال برای عایله های اختیاری ( گروه غیر قطعی) شامل: پدر، مادر، خواهر، برادر، نوه و ... در حقوق اردیبهشت ماه 1404 مشترکین اعمال
امروز و خاطراتش:) ، عربیامروز روز جذابی بود امسال سر امتحانای خرداد یه جورییی نخونده میرم که انگار با معلم قرارداد بستم بهم بیست بده:/ چرا خب دخترررر؟؟ این ارامش رو چه حسابییههه؟؟؟ سال اخر این چه دلقک بازییه که داری درمیاری ولی خب تا اینجاش عالی بوده ،
به یاد جواد حسینی ...افغانیچون لاله ره سفر کشیدی رفتی تا پیک سیاه در کشیدی رفتی یک ماه هنوز هست تا فصل بهار اما تو چه زود پر کشیدی رفتی . منصور توکلی به یاد دوست خوب افغانی جوان مظلوم جواد حسینی که دیشب مست به خواب فرو رفت و دیگر چشم باز نکرد روحت شاد رفیق
امتحانات خرداد ماهشاید جالب باشد متنی داشتم می نوشتم که دستم خورد و پاک شد همش و دیگه حوصله ندارم بنویسم پس فعلا
فردافردا جشن نامزدیشه... فکر می کردم برام مهم نیست ولی امشب وقتی رفتیم خونه ی مادربزرگه و خاله کوچیکه مو بغل گرفتم و بهم گفت راجع به فردا، اینکه میخواسته بدونه حالم چطوره بعد از شنیدن خبرش اینکه همیشه کنارمه...اینکه اون آقا هنوز بهم