بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.

وبلاگهای بروز شده

بخش دومهیلدا دختری بود که باور اول تو کارگاه محسن دیدمش انگار یکی درگوشم گفت مراقب باش برای همین هم مراقب بودم . او رو اینطوری حس کردم دختری که ظاهری صمیمی داره . اما در یک چهار چوب زندگی میکنه . چهار چوبی که مثل یک زندانه . اگر ادم چهار
کافئینِ عزیزسر درد دیروز وصل شد به امروز، و نمیدونم امروز قراره چطوری ویندوزم بالا بیاد، شاید باید درمورد کافئین و حذفش تجدید نظر کنم. یه شروع جدید در راهه و نمیدونم با این گیجی از پس هندل کردن کارا بر بیام یا نه، هیچ دلم نمیخواد روز اول آدمِ
تقدیم به همه مادر های مهربان و گرامیمـــادر زِ جـان و دل به فــدای تـو میروم بعد از خـــدا بــه حمد و ثنای تــو میروم بعد از خـدا رضای تـو بر من مقدم است فــرمان اگــر دهی، بـه رضـای تـو میروم انـــدر مسیرِ سخت و پُـــرآشوبِ زندگی بـــا هـر قــدم زِ فیضِ دعـــای تو
مهمترین راهبرد دینی مقابله با تهدیدهای دشمنان    1403/2/24مهمترین راهبرد دینی مقابله با تهدیدهای دشمنان اسلام برای تضمین امنیت و صلح پایدار و حفظ کیان امت اسلامی از تهدیدهای داخلی و خارجی چه برنامه‌ای دارد؟ مفصل‌ترین فصل کتاب تاریخ، به رنگ خون نوشته شده است. در تاریخ مکتوب بشری تنها و
الان آخه؟گردونه طاقچه رو گردوندم و ۳ روز اشتراک طاقچه بی‌نهایت برنده شدم. کاش طاقچه یه گزینه داشت تحت عنوان "فعلا درس دارم، بعداً استفاده می‌کنم."
تو را گم کرده اماین روزها شرم دارم از زنده ماندن این روزها که از تو خبر ندارم شاید کم از مردن نباشد حالی که من دارم این مردم چه میدانند تکه ایی از ادم جدا شدن چه معنا دارد آشفته حالی دارم من در این بی تو نفس کشیدن ها نفس که نه هر دم آه و حسرتی که
مدیتیشن صبحگاهیاومدم خونه و خوابیدم تا الان. حدود ۵ صبح! فوق العاده خوش گذشت. مرداب هسل، دریا، جنگل مشعل... خلاصه همه چی عالی. هیچکسو نمیشناختم ولی با همشون دوست شدم. البته من دوستی هام سطحی هستن. دوست میشم ولی فقط در سطح. عمقی نمیشن. مگر اینکه
همه چی آرومه ... ولی تو باور نکنمیگن چیزی که یه بار تکرار بشه، ممکنه دفعه دومی نداشته باشه؛ ولی چیزی که دوبار تکرار بشه، حتما دفعه سوم هم داره. حالا اینکه جای پا اشتباه بوده یا کائنات تصمیم دیگه ای گرفته ان، معلوم نیست؛ ولی هر روز که میگذره، انگار که پایان ماجرا
(45) وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ(45) وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (۴۵) هنگامي كه به آنها گفته شود از آنچه پيش رو و پشت سر شما است (از عذابهاي الهي) بترسيد، تا مشمول رحمت الهي شويد (اعتنا نمي‏كنند).