بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.

وبلاگهای بروز شده

خدا...‌‌خدا تو را كلمه خواند و در دهانم ریخت سپس به هیات یك شعر بر زبانم ریخت جهان تسلسل تاریكی عمیقی بود ستاره خواند تو را و در آسمانم ریخت به فال نیك گرفتند هر چه فنجان بود شبی كه قهوۀ چشمت در استكانم ریخت خدای كوزه به دوش آمد و سر ظهری
تثیر تخمک کدو بر لاغریتخم کدو با داشتن مقادیر بالای فیبر موجب احساس سیری و کاهش اشتها می‌شود و از این طریق موجب کاهش مصرف کالری می‌شود. تخم کدو علاوه بر فیبر دارای پروتئین نیز است و نقش تاثیرگذاری در کاهش وزن، بهبود اشتها، جلوگیری از پرخوری و افزایش
چرا خب :/یکی از ویژگی های جالبی که تو زندگی داشتم و هنوزم یکمی دارم اینه که اول یک کاری یک حرکتی یک متنی یک شکلی رو میکنم/میزنم/مینویسم/میکشم بعدش ازش ایده میگیرم :/ خیلی چیز جالببیه! یکجورایی بداهه انجام میدم بیشتر چیزارو :/ البته بعضی
آموزشگاه تعمیرات موبایل ملت همراه دوستدار شماستاز همین امروز آیندتو بساز اگر زندگیت آن طور که می خواستی نیست، امیدوارم قدرت آن را داشته باشی تا دوباره از اول شروع کنی . موفقیت ،پیشرفت،احترام،ثروت،آرامش ،آسایش و زندگی ایده آل خود را فقط باید خودت بسازی،قهرمان درونت را نگاه کن
پست جدیداجازه دهید قضاوتتان کنند ؛ اجازه دهید اشتباه در موردتان فکر کنند بگذارید پشت سرتان حرف بزنند ، افکار دیگران مشکل شما نیست شما مهربان، متعهد به عشق ورزیدن و آزاد بمانید مهم نیست آنها چه می گویند یا چیکار میکنند حق ندارید به ارزش
هبوطو این بار هم هبوط از ارتفاعی بیشتر ... دیگر جای سالم ندارم مگر خاکسترم را بخواهد لگد مال کند جهان
شنیدن صدای بوق در حین تماس نشانه چیست؟در حالی که تعیین دلیل خاص برای اینکه چرا شما در حین مکالمه صدای بوق ممتد می‌شنوید همیشه آسان نیست، اما چندین احتمال برای آن وجود دارد. اگر در حال حاضر متعجب هستید و از خود می پرسید: "چرا من در حین تماس ها صدای بوق می‌شنوم؟" ممکن
1235یکی از دلایل داغون بودن رنگینک یه دانشگاه میدونید چیه؟ عجیب غریب بودن سیستم پذیرشش! یعنی من از صبح دارم تو این سایت در به در میگردم و هنوز پیدا نکردم کجا میشه مدارک آپلود کرد. حالا دانشگاه داغونی هم هستا، ولی چون اپلیکیشن فی نداره
درخت انارپاهایش سست شده بود شاخه های درخت به این طرف و آن طرف حرکت می کردند. تصمیمش را گرفته بود و می خواست ذهنیتش را عملی کند. روی برگهای باغ با قدمهای آرام راه می رفت و دامنش به این سو و آن سو رها بود. موهایش را بافته بود و مورب آورده