بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.

وبلاگهای بروز شده

ذهنی که ایستگاه نداردبعد از گذشت سال‌هایی که نفهمیدم دقیقاً چطور و کِی از من عبور کردند، به این نتیجه رسیدم که زندگی چیزی نیست جز مجموعه‌ای از احساسات بی‌ثباتِ پیچیده، که هی می‌آیند، می‌روند، می‌سوزانند، جا می‌گذارند، و بعد انگار نه انگار که بودند.
اسامی هوش های برتر وبلاگ ما!نفر اول : دختر با اراده نفر دوم : نداریم نفر سوم : نداریم ... فعلا یک نفر تونسته پاسخ به مسابقات تیز هوشان وبلاگ ما رو بده تا مسابقات بعدی فعلا خداحافظ.
هبهوجه تسمیه روستای حبه یا هبه. Habbeh از لحـاظواژهشناسـیدر بادينظرشـکافتنایننامواژه دشوار مینمایـد، ولیبا دقت میفهمیمکه اینواژه ازسهجزء «هو+ ب+ ه» ترکیب شـده است.جزء اول«ه» تخفیـفیـافته واژه «هو» است که در اوسـتاییبه معنـايخوب وخوش
این روزهاجنگ بعد 12 روز تموم شد دسترسی به نت نداشتم کابوس بود به خودم قول دادم اکه زنده موندم بهتر زندگی کنم و بیشتر تلاش کنم در راستای اهدافم چند هفته پرکار و سخت داشتم و دارم ادامه میدم هر لحظه فکر می کنم و میخونم و بررسی می کنم حس خوبیه
سفیر سلامتتبریک به دانش آموخته گرامی خانم فرحناز عارف نسب، سفیر سلامت انجمن ان.اف ایران برای اتمام دوره کارشناسی پرستاری سمت راست: دکتر اکرم ثناگو عضو هیات مدیره انجمن ان.اف ایران
گاهی وقتا....سلام... شده یه عالم بنویسی بعد دیلیت بگیری پاک شه الان من امیدوارم حالتون خوب باشه حرفامو نوشتم و پاک کردم دلم .. شب خوش
قلب شریف.برای تو گاهی بعضی از آدم‌ها، بی‌هوا و بی‌نام، چنان تاثیری روی قلبت می‌گذارند که انگار سال‌هاست می‌شناسنت. حضوری عجیب که شبیه آشنایی عمیق با بخشی از روحت است. امشب وقتی با تو حرف زدم، حس کردم چقدر خوب است کسی باشد که نگاهش، کلماتش
ماه و بالکونیمامان میگف بالکونی هست؟ مامان میگف ، فواد بالکونی دوس داره... . هنوزم بالکونی بهم حس خوب میده، انگاری آن بیرون چیزی در جریان است و من از بالکونی بهش مشرفم، شب بود، اخرین شب ها بود، دختری دم در خونه رویه پله نشسته و کون به کون
[ درد ما فقط درد ماست که باید بکشیم/ مثل پادرد شمال از نم شالیکاری]چقدر چیزهای غریبی توی سرم رژه می‌روند، یک فقدان بزرگ توی قلبم سرک می‌کشد، خودم می‌فهمم چرا ولی می‌خواهم توجه نکنم چون خب اتفاقاتی در زندگی هستند که گریزی از آن‌ها نیست. در حالی که پشت چراغ قرمز حوالی نیمه شب از اضطرابی که نمیدانم