بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.

وبلاگهای بروز شده

زندگی دانشگاهیخواهرم زنگ زده میخواد یه پسر رو با من آشنا کنه میگه پسر متشخصیه و کلی حرفای دیگه زد اونقدر اندوهگینم قبول کردم پسره رو ببینم بعد تصمیم بگیرم راجبش امیدوارم همونجور که خواهرم میگه باشه وگرنه دهنش سرویسه .... چون دیگ بدجور قاطی کردم
سلام و عرض ادبنظرات باز هست اگه چیزی‌یا مطلب قشنگی یا شعر قشنگی مدنظرتونه بنویسین تا فیض ببريم و استفاده کنیم. ‌‌┅┄ ❥❥✿✿⊰⊱✿⊰‌‌┅┄ ❥❥
آبیک کجاست؟ آشنایی با آبیک قزوینآبیک، یک شهر کوچک و دل‌پذیر در استان قزوین ایران، با تاریخ و فرهنگی بی‌بدیل، یکی از مقاصد گردشگری جذاب و خاص است. این شهر با معماری سنتی خود، بازارهای قدیمی، آبشارهای زیبا، و مزارع پرورش گل‌های زینتی، گردشگران را به خود جذب
حدیث#شرح_حکمت ۲۵۴ ❣امیرالمومنین علیه‌السلام مى فرماید: يَابْنَ آدَمَ، كُنْ وَصِيَّ نَفْسِکَ فِي مَالِکَ، وَآعْمَلْ فِيهِ مَا تُؤْثِرُ اَنْ يُعْمَلَ فِيهِ مِنْ بَعْدِکَ اى فرزند آدم! تو خود وصى خويشتن در اموال خود باش و (امروز)
فعلا می مانمدقیقا به نقطه ای رسیدم که چند وقت پیش مهندس ا _ و رسید دنبال راهی برای نیستی می گردم من درکی از هستی پیدا نکردم( برخلاف جورج داستان دختر پرتقالی) ولی نیستی رو خیلی خوب وعمیق با تمام سلول های بدنم می شناسم درک کردم نه حسش کردم اصلا
اعترافات ساده لوحانه!آقا من دوست دارم توی درس بهتر از همه باشم؛ یعنی تمام تلاشم رو می‌کنم که بالاترین باشم و مثلا رایتینگم بدون ایراد باشه. بعد دوست دارم که از کارم تقدیر بشه!! مثلا من صد خودمو می‌ذارم برای انجام کاری و اگر کسی تعریف نکنه از کارم،
باز ماه رفت فردا شد.می‌دونی! من تو برهه‌های مختلف از کلمه‌ی عجیب برای وصف روزهایی که دارم می‌گذرونم زیاد استفاده کردم ولی هربار می‌خوام صفت جدیدی بهش بدم ، نمی‌شه و بیشتر جوانب توی همون کلمه‌ی عجیب می‌گنجه! مثل همین حالا که بعد مدت‌ها اومدم برای
حکایتمیگن یه روز ملا نصرالدین زنش رو کتک میزد ، ازش پرسیدن: چیکار کرده ؟ گفت: هیچی ! خرجی که نمیدم ، سفر و تفریح که نمیبرم ، کار که نمیکنم ، چیزی هم که نمیخرم ، بالاخره باید یادش بمونه شوهر داره . برا همین میزنمش !! دقیقا حکایت بعضی از
نتایج مار و پلهصاد اول مادر دوم میم سوم خودم چهارم الف اخر من و الف از همه بیشتر تقلب کندیم و هزززاااار باااار تا اخرش رفتیم نیش خوردیم زاارت اومدیم پایین ... با این حال دوتای اخر شدیم برعکس مامانم اخر شروع کرد اومد تو بازی دوم شد هعی