آخرین وبلاگهای بروز شده

  • مانند عشایرهمیشه بین دو سرزمین خوش آب‌وهوا در رفت‌وآمد بودن، وجود انسان را معتدل بار می‌آورد. مؤمن به خاطر در نظر داشتن اصل و هدف و آرمان کلی، انعطاف‌پذیر است و در جزئیات گاه به چپ و گاه به راست، گاه به جنگ و گاه به آشتی، گاه به تقیه و گاهاوریاuria.blogfa.com
  • مدیونید فکر کنید بیدار موندم تا درس بخونم.یهو چشمم به اون شمع روی میزم افتاد که مال اون شب بود... شمع اکلیلی با شکل گل رز سفید. حقیقتا چون فتیله نداره نمیشه روشنش کرد و به هیچ دردی نمیخوره اما یادگاری جالبی از پارسال و سم ترین شب عمرمه.. شب عروسی پسر خالم ، زمانی که برای beside-the-capricorn.blogfa.com
  • قدرت جماعت و اهل جماعت را در شکست آشکار حمله ۳۱حمل (فروردین) ۱۴۰۳ش آمریکا و ناتو و مزدوران عرب و عجمقدرت جماعت و اهل جماعت را در شکست آشکار حمله ۳۱حمل (فروردین) ۱۴۰۳ش آمریکا و ناتو و مزدوران عرب و عجم منطقه ای از کانال رژیم صهیونیستی و مزدوران داخلی به دارالاسلام ایران ببین پس از حملات هدفمند و کوبنده ی دارالاسلام ایران به مراکزروشنگران افغانستانrawshangaran.blogfa.com
  • تنها برنامم برا تاریخ رند امروز:))سلام از اولین روز اردیبهشت قشنگ و هوای خوبو شکوفه و به به امروز یا همون فردا تاریخ رندیه همونجور ک میدونید یک دو سه:) ۰۳/۰۲/۰۱ و اما برنامه ی من؟ کیک پختم ببریم سرکار با همکارام بزنیم تو رگ با چایی و از صبح تا شب سرکار:))) عبدست نوشته های گلپرgolpar15.blogfa.com
  • جمعه ششصد و پنجاه و پنج: نعمتمولای من سلام رسیدیم به جمعه پایانی از فروردین سال سه که سرانجام هفته ششصد و پنجاه و پنجم است. در این هفته آموختم و چشیدم که اصیل‌ترین نعمت، علم است. چرا که سایر نعمات آن زمان برای ما چون نعمت متجلی می‌شوند که بر آن عالم باشیم.| جمعه نویسی |jomenevisi.blogfa.com
  • آزموده را آزمودن خطاست!میگن آزموده را ، آزمودن خطاست از جنابی به عنوان امام جماعت که یکی از شرایطش داشتن عدالت حداقلی است( انتظار عدالت علوی که نیست) خطایی سر می زند. سهوی یا عمدی! تا اینجاش مشکل خاصی نیست به هر حال هر انسانی در هر لباس و موقعیتی ممکنهجاماندهjamandeh2.blogfa.com
  • ...وسط ریاضی خوندن یهو یاد اون دختره افتادم که نوروز تو ایرانشهر دیدمش.. اون اولین دختر بلوچی بود که با همون لباس در حال دوچرخه سواری توی شهر دیدمش.. حقیقتا پشمام ریخت:)))):))))))atalmataltutule.blogfa.com
  • مورخ و فضا-زمان مجازیمورخ و فضا-زمان مجازی؛ چالش‌های و فرصت‌های تاریخنگاری در عصر ارتباطات مقدمه این مطلب به امکان و یا امتناع تاریخنگاری در عصر ارتباطات اختصاص دارد. تاریخنگاری در شکل کلاسیک خود به گذشته افعال آدمی می‌پردازد. در این چهارچوب زمان امریایران و جهانی شدنafghari-globalization.blogfa.com
  • شهرک غربامروز رفتیم سر لوکیشن خونه اصلان تو سریال خانه بدوش. عجب محله ی خفنی بود. همه خونه ها شخصی، یه آپارتمان بینشون نبود پر از گل و گیاه و هوای عالی و نسیم خنک . بیشتر خواب بود تا واقعیت...انگار تو خواب فقط اینجاها رو می بینی... حالامکافاتniki81.blogfa.com
  • کار درست" کار درست " شکل های مختلفی داره برای من شکل دور شدن از آدم موردعلاقم بود:) این روزا دارم جمله ی " خیلی وقتا با انجام دادن کار عاقلانه تا همیشه شرمنده ی دلت میشی " رو به معنای واقعی کلمه زندگی میکنم...مـهیــ ـ ـ ــاس lilaclight.blogfa.com
  • رضادرین زمانه دل من فقط هوای تو دارد و یک سروده ی پر مهر ، فقط برای تو دارد تمام شور و توانم ببین به مصرع آخر اگر که جور بیاید فقط رضای تو دارد رضا رضای تو باشد کلید بخشش و رحمت ضمیر جعفر بیدل فقط سرای تو دارد شعر از : ضمیر چنارانیصاحبدلان بیدل (كلاس ادبيات )kelaseadabiyat.blogfa.com
  • اینک همینجاگاهی با علی حرفای عمیق میزنیم مثل اینکه اصلا اومدیم چه کنیم ؟ کجابریم ؟ رسالتمون تو این دنیا چیه! اصلا چی شد که منو تو تو مسیر هم قرار گرفتیم. همه دخترا واقعا به یک کسی نیاز دارن که بتونن باهاش حرفای عمیق بزنن. حرفایی از جنس دل ومن خوبمmankhubammarmar.blogfa.com
  • رفیقای ناشناسیه دیقه چشمم خورد با وبلاگای به روز شده دیدم چقد حال هممون بده مواظب خودتون باشینساندویچ ماکارونیِ من120mohi.blogfa.com
  • خواستگار ۱۴۰۱آبان سال ۱۴۰۱ بود و من تازه متوجه خیانت علی شده بودم و تصمیمش برای جدایی و سرد شدنش تو اون هیر ویری درگیری و گریه و شوکه شدن و شکست عشقی و از این موارد بودم که همون حین که پیامای اون زنه رو تو گوشی علی دیده بودم منم خواستم با یهزندگی مورچه ای منmystars777.blogfa.com
  • دلتنگی های منو شب بخیر به تو که ندارمت و اجازه ندارم که بگویم دلم برایت تنگ شده.. و این تمام دردهاست....دلنوشته های آواavaamir14020720.blogfa.com
  • 2322هوف... خدایا به من توانایی بده تا بپذیرم آنچه رو نمی توانم تغییر دهم. ........ متنفرم از اینکه سر آدمایِ نزدیک زندگیم داد میزنم وقتی عصبانیم.pιғғlepiffle.blogfa.com
  • دلم گرفته...چقدر دلم گرفته... شبی نیست که چشمام خیس نشه و ندونم چطوری خوابم گرفته و چه موقع... واقعا حال روحیم بده ...چرا دستم به هیچ جا بد نیست؟؟ نمیدونم چرا اینجا مینویسم...فقط میدونم اگه اینجا نباشه و اون کور سوی امید رو نداشته باشم قطعاتنهایی...sh2.blogfa.com
  • تقویم روزانه#تقویم_روز #شنبه ۱ اردیبهشت | ثور ۱۴۰۳ ۱۱ شوال ۱۴۴۵ 20 آوریل 2024 امروز متعلق است به: پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم روزشمار: ▪4 روز تا شهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیهما السلام ▪14 روزدعا و اذکار " تقویم روزtaghvimroz.blogfa.com
  • جنگی برای سکوتبه گمانم آستانه ی تحمل کلمات در حال فروپاشی باشد. حروف ناخوانا به صورت پازل اطرافم پرسه می زنند. به مانند زنبورهایی که در دفاع از خود مهاجم را دوره می کنند. فصل، فصلِ حمله به قلمروی حرف هاست. با گلوله ای از سخنان ناگفته ای که برتِکسِسveto.blogfa.com
  • به هرچی فکر کنی،به همون سمت کشیده میشی.تو همان می شوی که به آن فکر می کنی ولی بدان که به هرچه بیشتر فکر کنی همان را جذب خواهی کرد... زندگی تو درحال حاضر انعکاس افکار گذشته ات است، چه شامل چیزهای خوب باشد و چه بدخورشید همیشه میدرخشهattack1403.blogfa.com
  • ترسناک!خواب عجیبی دیدم اینکه نزدیک بود یجا زندانیم کنن یه چیزی مثل آدم ربایی اونم چندتا خانوم سن بالا.. خیلی زودفهمیدم همه چیز غیرعادیه برگشتم سمت در یک طبقه پله بود تا خروجی به کوچه خودمو پرت کردم تو پاگرد اول، بیدار شدم خیلی دارم سعیسَر نوشته های یک معلمbib41.blogfa.com
  • در معرض منفجر شدن .واقعا خستم‌ ، کلی‌ ماجرا هست که باید تعریف کنم‌ و زمان خیلی زیادی می‌طلبه ، نمی‌دونم از کجا‌ شروع و چجوری پایان‌اش رو جمع کنم ،مغزم درحال ترکیدنه .?one day or day onenazinkhastasyt12.blogfa.com
  • یاد بگیریملذتی که در یادگیری هست در هیچ چیزی نمیتوان یافت. . یادگیری ، فقط یادگیری درسی مدنظرم نیست. اینکه آدم یه حرکت یا اخلاق مثبت از اطرافیان ببینه و سعی کنه یاد بگیره و در زندگیش به کار ببره خودش بهترین یادگیری هست. . . پ.ن 1: خدایاparya1998715parya1998715.blogfa.com
  • آرامش کجاستامروز اتفاقی از مرگ پرستار جوانی با خبر شدم که ایشون رو پارسال بالا سر پدر تو مراقبت های ویژه دیده بودم و در مورد وضعیت سلامتی پدر باهاشون صحبت کرده بودم. خیلی خوشرو و بااَدب و صبور بودن. خیلی ناراحت شدم یادشون گرامی هی مرگ جوانبرای پویان می نویسمtopouyan.blogfa.com
  • خدایا بازم به امید خودتفردا پرداختی داریم خدا کمک کنه بازم به خیر بگذره... دو تا گوپی و یه لجن خوار خریدم فعلا دارن جلبک قهوه هارو میخورن خوبم میخورن خداییش یه سوم آب رو سیفون کردم، فردا صبح یک سوم رو پر کنم و تصفیه رو روشن کنم... احساس میکنم آب تصفیه7600code7600.blogfa.com
  • بیخیال غصهحالا ٠٣/٠٢/٠١ همه بیخیال غصه . . . خوبه که هنوز میتونم به اینجور چیزا بخندم اول هفته خوبی داشته باشید.شرح زندگی یک انسان خواهان کمالmypreciouslife.blogfa.com
  • خانم پلیسهبچه که بودم یه خانم پلیسه اومده بود مدرسه برای ما از اعتیاد و بد بودنش بگه گفت یه انسانی که مواد مخدر رو شروع کرده و حتی ترک کرده بازم اشتباهه که برای شریک زندگیتون انتخابش کنید چون ممکنه حتی با باز کردن یک شکلات توسط بچه ی فامیلپناهpanahgahh.blogfa.com
  • (.....)یا(....)؟؟؟و اما چه نعمتیست فکر نکردن! همه میگویند زمان با ارزش تر از طلاست. اما انگار یادشان رفته است اضافه کنند "زمانه بی تامل" با ارزش تز از طلاست. ای کاش میشد لحظه ای فکر نکرد... به هیچ چیز به هیچ کس ای کاش میشد صدای مزخرفه درون مغزمانتو میایی وقتی که راز زمان برملا شود...ana0000.blogfa.com
  • تطبیق، تعجیل و توقیتتطبیق، تعجیل و توقیت توقیت به معنای مشخص نمودن وقت ظهور است که در روایات متعددی نکوهش شده و پوشیده بودن زمان ظهور از اسرار حکیمانه الهی برشمرده شده است. تا جایی که امام باقر(علیه السلام) کسانی که برای ظهور وقت مشخص می کنند رامنتظران ظهورmonje-online.blogfa.com
  • غاروبخوانید تا با گذرگاه نور آشنا شوید.فلسفه نامگذاری منطقه غارو چیست؟ نقطه کوهستانی با دشت های اندکی کوه های سنگی بلند پر از آب و جنگل های طبیعی با درخت های بنام محلی ارچه، غنجه، آرغوان،شپش و شولش و شکل جغرافیا صلیب مانند است کهشورای جوانان شهرستان گذرگاه نور بغلانhas1122.blogfa.com
  • آینه جادویی#پارت20 ادامه سونیا را می بینیم که با کلید دستش می خواهد درب اصلی را باز کنه و از ساختمان خارج شود که همه جا تاریک می شود و صدای پرهام را می شنویم نریشن : داستان اورفئوس و ائوریدیس از اساطیر یونان اورفئوس، نوازنده و خواننده ایفیلمنامه رایگانdreamworlds.blogfa.com
  • روز رندو منی که میخواستم امشب برگردم خونه ولی مامان ومنیم فقط وموندگار شدم..همه باز رفتن سرخونه....واقعا تحمل اینجارو دیگه ندارم این مجبوووری بیش از حد سخته ...امروز که کلا نخوابیدم ...مامانم میگه نخواب وبه شدت خوابم میاد پاهااام تیررردلنوشته های یه بچه ی طلاق...bacheyetalagh.blogfa.com
  • روزمرگیحسی از رخوت در من هست که تنها راه انتقال آن نگاه است و نگاه است و نگاه... کسی نمیفهمد که چه حجمه ای از گم شدگی، شلوغی و فرسودگی مرا فرا گرفته است. در رگ هایم بیحالی میدود و زیر پوستم سستی میجوشد. در روزمرگی عظیمی غوطه میخورم.نوشته های یک آلوده به خیالclytia.blogfa.com
  • مرا سفر به کجا می برد...نگاه مرد مسافر به روی میز افتاد چه سیبهای قشنگی حیات نشئه تنهایی است و میزبان پرسید قشنگ یعنی چه ؟ قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال و عشق تنها عشق ترا به گرمی یک سیب می کند مانوس و عشق تنها عشق مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد مراLife, seeking the truth, wiselymahlasalmani.blogfa.com
  • !love yourself.The day I know I live for myself, I'll be free نگه داشتن اعتماد بنفس همیشه برام سخته. نگه داشتن قوی بودنم واسه انجام دادن کارایی که میخوام بکنم هم برام سخت بوده. ولی دلم میخواد اینارو هی به خودم بگم تا یادم نره. تا نزارم چیزایخاطرات منdonya-tanha.blogfa.com
  • #صَدُپَنجاهُ‌هَشت : {آتوسا}این دختره آتوسا، یه جوری مهربونه که برگ مرگام ریخته یه نفر چطوری میتونه اینقدر مهربون باشه آخهههههه قطعا تو تاریخ ۱۱ شهریور ۴۰۳ وقتی بیست سالگیم به پایان رسید و دیگه جدی جدی وارد دهه سوم زندگیم شد میام اینجا و پایین تیتر اتفاقایتراوشات ذهنی یک مغز پیچیده soulofkimia.blogfa.com
  • جوکر:)میدونی چرا جوکر همیشه میخندید؟ اون وقتی بچه بود (اطلاعاتم کلیاتیه) یه مرد گرفتتش و با چاقو دو تا خط زیر لباش درست کرده به طوری که اگه لبخندش کمرنگ میشد یا اخم میکرد دردش میگرفت وقتی هم بزرگ شد یه بیماری روانی گرفت که باعث شد مغزدلقک شاهزاده شرارتhektor0barbarosa.blogfa.com
  • شرح روزهایی که گذشت...اخرهفته ام ازمایشگاه رفتم و ی بخشی از کارامو انجام دادم استخراج و ساخت جاذب و... حالا فردا (حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه) وسط حرف زدنم نمیدونم چرا با گفتن "حالا" یاد این اهنگ افتادم پرش ذهنی که میگنಠ_ಠbaddy.blogfa.com
  • برای گودی بالای ترقوه، که تلاقی آناتومی با عاشقانه هاستاین حرف ها را رها کن، بگذار در موهایت بپیچند؛ بگذار جای خالی پچ پچ های عاشقانه ای که در گوش هایت نجوا نکردم را، پر کنند... این کلمات را رها کن، بگذار شعر ی نو بسازند، بی وزن، در تار و پود گیسوانت جاری شوند و رنگ شراب ناب حافظ کشتیشتَرtishtaar.blogfa.com
  • ای لحظه های خوشاى لحظه های خوش كه هنوز از راه نرسیده‌اید آيا نمی‌شود راه كوتاه‌ترى در پیش بگیرید؟ پیش از این كه دل‌هایمان پوسیده شوند؟ نزار قبانير و يا ها ي بيد ا رroyahaa.blogfa.com
  • بقول اوشانتا کی بازی کنم تو بگو رول قویا رو؟ . . . . . بیشتر از همیشه نیازت دارم...دوسدارم زیر بارون دوباره پیاده با من راه بیای..... . . . . خودمو که گول نمیشه بزنم!!!مینویسم تا بیاموزمfatimathecreator.blogfa.com
  • ارکیده نیمه شب اول اردی بهشتشاخه ای تکیده،گل ارکیده با چشمای خسته لبای بسته، غم تو چشماش آروم نشسته، شکوفه شادیش از هم گسسته آشنای درده خورشیدش سرده تو قلب سردش غم لونه کرده مهتاب عمرش در پشت پرده هر ماه سالش پاییزه سرده دستای ظریفش تو دستای مادر پیکر نحیفشروزمرگیbofnina.blogfa.com
  • N.225چی قراره آروممون کنه؟فک کنم هیچی.مرهم ها تموم شدن و هرچه که مونده زخم های کهنه ی سرباز کرده و چرک کرده ست. حالا که مرهم هامون تموم شده چیکار کنیم؟نمیدونم.خودمم نمیدونم.too sad to crytoosadtocry.blogfa.com
  • پایان رمان نفساین رمان 1220 صفحه ای رو هم تموم کردم.... قبل از این که نتیجه گیری هامو بنویسم دوتا نکته بگم اول این که از قلم نویسنده هایی که داستان هاشون پایان خوش داره و تهش همه چیز ارومه خیلی خوشم میاد مرسی که قشنگ تموم میکنید و نکته ی دوم.R274.aklilbanafsh.blogfa.com
  • فازامروز صبح تا ظهر با خواهر رفتیم اینور اونور و کلی چرخیدیم و خرید کردیم. بعد ناهار خوردیم و اومدیم خونه خوابیدیم. بعدش دخترداییم اومد. عصرونه رفتیم بیرون، زنداییمم سوار کردیم تو راه. بعد برگشتیم خونه ما. من پاستا الفردو درست کردم.پـرنسـس کـُـردِلـیاonlyspring.blogfa.com
  • ابراز علاقه بلد نیسممیگن چرا ابراز علاقه بلد نیسی خب لابد یاد گرفتنش واسم اولویت نداشته! چرا که من واسه خودم زندگی میکنم نه بقیه! قرار نیست من چیزیو یاد بگیرم که یه ادم متفاوت رو نگهدارم.من چیزی هستم ک هستم و خودم رو توسعه میدم واسه کسی که همینطورمات و مبهمheart-sangi.blogfa.com
  • تغییرگفت : زهرا مواظب خودت باش... مواظب جایگاهت باش... گفتم : تغییری کردم!؟ گفت : آره... جوونتر شدی :-)... واقعا جوونتر شدی نیشم تا بناگوش باز شد . _ شاید تاثیر بودنشه!؟ یا شایدم تاثیر کرمهایی که میزنم...باید سوخت...باید ساخت...rahayammakon.blogfa.com
  • اخبار کارگری، زنان، ستم ملی، دانشجویی، ایران و جهان ۳۱ فروردین ۱۴۰۳کارگری تجمع اعتراضی کارگران عملیاتی نفت جنوب جمعی ازکارگران منطقه عملیاتی جنوب روز جمعه ۳۱ فروردین ماه، نسبت به عدم رسیدگی به خواسته‌هایشان دست به تجمع اعتراضی زدند. اعتراض کارگران نسبت به عدم رسیدگی به خواسته‌هایشان از جمله حذفسایت خبری ترکمنturkmenkhabar2023.blogfa.com
  • گذران زندگانی در آف شبکاریاینطوریم که خب کاملا لباس پوشیده و آماده به خود رسینندگی کرده که برم بیرون ولی نهایتا میگم ولش کن حوصله ندارم ♀ و میشینم یه جا حالا پارت بعد :/ مشغول تر و تمیز کردن و سر و سامون دادن به وسایلامم بعد حین کار :/ دخترررررر پاشوووو فول فوبیا :)man0068.blogfa.com
  • 547اولین روز اردیبهشت رو با امتحان ریاضی شروع میکنم :)) ++ هر چند الانشم شروع شده، ادیبهشت اومده.دفترچه یادداشت~nargess-chany.blogfa.com