بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.
اعدام، امضای نظام مستقراعدام، امضای نظام مستقر دیوان عالی جمهوری اسلامی، دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، مددکار اجتماعی، را بدون مطالبه‌ی پرونده و بدون بررسی دفاعیات رد کرد. تنها واژه‌ای که در توجیه این تصمیم آمده، «بلادلیل» است؛ واژه‌ای ظاهراً
Post"ببین، یه چیزی هست که خیلی وقته ذهنمو درگیر کرده، و امروز بالاخره تصمیم گرفتم بنویسمش. نه برای اینکه قانعت کنم یا بخوام با حرفام کاری کنم که نظرت عوض شه، یا هر چیز دیگه ای، فقط چون حس میکنم باید گفته شه. چون همیشه وقتی چیزی تو دلم
عادیه؟عادیه که من تا این موقع بیدارم؟ همیشه توی هوای گرم بد خواب میشم. کولر روشن باشه از سرمای باد کولر خوابم نمی بره، خاموش باشه، از گرما حداقل الان که تا این موقع بیدارم، کاش تا ساعت پنج و نیم هم همین جوری یک سره بیدار باشم تا برم
بیخوابینی یه جوری سرحال و بی خوابم انگار سر شبه..جغد هم اینموقع بیدار نیست ولی من خیلی ریلکس دارم تو اکسپلور علاف میگردم باز یکم آهنگ گوش میدم دوباره میرم اکسپلور..ولی چشمام درد گرفته انقدر که گوشی دستم بوده امروز بنابراین تا قبل از
2.163قرار بود با سامی بریم یه شهر دیگه برام انجام کار اداری. کار اداری مربوط به من بود و سامی قرار بود همراهیم کنه و اون شهر حدود سه ساعت با اینجا فاصله داره. اما وقتی خواستیم بلیط بخریم، نشد که به تفاهم برسیم. چون سامی به این عقیده
تندی عرقی آلوده به ناراحتیامشب بازم احساس ناراحتی میکنم. گاهی وقتا، فقط غرق میشم در ناراحتی که نمیدونم منشا‌ش کجاست...درواقع شاید بدونم اما تلاشی برای پیدا کردن و رفع کردنش ندارم. کسی برای هم‌صحبتی نیست، یاری که در اغوشم بگیره، پیشونیمو ببوسه و با ذوق به
ص.تولی خل بازیای قدیم یه چیز دیگه بود نه تماس تصویری ای، نه رد و بدل عکسی فکر کن خدا کیلومتر اومدی همدیگه رو دیدیم، اونم چقدر ؟ نهایت نیم ساعت :) اونم با کلی استرس که نکنه کسی ببینتمون :)) بعد آخ از عطرت، عطرت، عطرت :) از کلاس که
سیالهمه چی تموم میشه ، جوری که یادت نیاد چی بر سرت گذشته ، چی بود ، چی شد؟ خدا بزرگه ، به گذشته که دیگر امیدی نیست ، تا اینده چه شود ؟
نگاهت رو که تغییر بدی، دنیات هم تغییر می‌کنهنقاشیم رو نشونش دادم. هیچ حرفی از زیباییش نزد، تنها با نارضایتی گفت تنه درختت کجه صافش کن. عصبانی شد انگار. خودش نقاشه اما این ربطی نداره که زشت ببینه همه چیز رو، یا فقط عیب‌ها رو ببینه. گفتم تو هیچ چیز دیگه‌ای ندیدی؟ این همه رنگ،
