بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.

وبلاگهای بروز شده

4 چراغِ روشن!سلام ، خوب نیستم! هر چی آرامبخش دمِ دستم بود با قرص خواب دور از چشم مامان و بابا خوردم یکی دو هفته ست ک اصلا زندگی نمیکنم حتی دیگه نمیتونم درست و حسابی نفس بکشم، قلبمم سازِ ناکوک میزنه نمیدونم منشا گرفته از چیه !از اضطرابِ یا
شیمی صابون و مواد شویندهبرای شناخت اجزا موثر در خاصیت پاک کنندگی هر شوینده ای داشتن درک اولیه ای از شیمی صابون ها و مواد شوینده، الزامی است. آب، مایعی که بعنوان بیشترین عامل و همچنین محیطی برای دیگر عوامل پاک کننده استفاده می شود، دارای ویژگی خاصی است که
حال خوش کودکیچقدر دلم برای معصومیت های کودکانه ی بچگیام تنگ شده ، یادم نمیره چقدر مداحی گوش میدادم ، ب قدری ک مامانم ازم شاکی میشدن ، ب قدری در درونم اوج میگرفتم که انگار اصلا تو این دنیا نبودم واقعا کودکی دورانی است که انسان به مبدأ نزدیک تره
روزهای خاصهر کسی توی زندگیش روزهای خاصی داره که هر سال در اون روزها حال متفاوتی داره روزهای خاص زندگی من با فکر بودن کنار تو رنگ دیگه‌ای میگیرن خاص‌ترین اتفاق زندگی من تویی و هر چیزی که به تو ربط پیدا کنه خاص خواهد ماند...
هفته چهارم اردیبهشت-یکشنبهامروز کلاس اسپیک.ینگ خیلی خوب پیش رفت و زبان آموزم گفت که خیلی از کلاساش راضیه و نه تنها چیزای جدید یاد میگیره بلکه براش خیلی فان میگذره و دلش میخواد حتی بعد از امتحان آیلت.س هم کلاسا رو با من ادامه بده! حقیقتا خوشحال شدم! فردا
شب تولدت همه ایران دست به دامنت شدن سلطانشب میلاد تو آمد،به جوادت سوگند: خادمت را به سلامت برسان آقاجان نوری از گنبدِ خود در مِه تاریک ،ببار! به تو داریم امید ای همه جان! آقاجان صلوات است به‌لبها،صدقات است به دست چشم ،پراشک شد و دل، نگران! آقاجان! .....................
تعجب نداره:)تعجب نکن که چرا هنوز فراموشت نکردم آدما هیچ وقت "بزرگترین اشتباهشون" رو فراموش نمیکنن!
قلبم اکلیلی شدامروز صبح موقع چک علایم حیاتی بیمارا میخواستم فشار یه اقای مسنی رو بگیرم که امروز باید عمل میشد ، وقتی داشتم کاپ فشار سنج رو براش می بستم ترسیده بود یهو یکم دستش رو دراز کرد و دست خانمش رو گرفت ، وای خدااااا یه پیرزن پیرمرد خیلی
نارسیس و آبگیر (کپ)نارسیس هر روز به تماشای زیبایی خود در آبگیری می‌نشست. او چنان مجذوب تصویر خود شد که روزی به داخل آب افتاد و غرق شد. پس از این حادثه، آبگیر لبریز از اشک‌های تلخ شد. فرشتگان از آبگیر پرسیدند: چرا گریه می‌کنی؟ آبگیر پاسخ داد: برای