بلاگفا یک ابزار قدرتمند برای ساخت و مدیریت وبلاگ است. بلاگفا به شما کمک می‌کند تا با سرعت و سهولت اطلاعات، خاطرات، مطالب و مقالات خود را در اینترنت منتشر کنید.

وبلاگهای بروز شده

آن روزهای کذاییدو سال گذشته و فکر می‌کنم بعد از اون روز دیگه اون آدم قبل نشدی. انگار چیزی درون ما مرد، انگار سوختیم و خاکستر شدیم. از آسمون یه چیزی افتاد و با خاک یکسانمون کرد.‌ ذره ذره‌ی این آدم امروز رو دوباره از صفر ساختیم، از دل خاک و آجر
صدایی به رنگ صدای تو نیستصدایی به رنگ صدای تو نیست به جز عشق، نامی برای تو نیست شب و روز تصویر موعود من در آیینه جز چشم‌های تو نیست تنِ جاده از رفتنت جان گرفت رگ راه جز ردِّپای تو نیست مزار تو بی مرز و بی انتهاست تو پاكیّ و این خاك جای تو نیست به آن
بعد از شب طوفانی صبح بارانیمان بخیرفرزانه‌ی من... دایرکتمو بستی،ایمیل‌هم نمی‌خونی... شاید حتی فردا مسدودم کنی... اما من هیچ‌وقت نمی‌خوام ساده ازت بگذرم. اگه اشتباهی بوده، نه از بی‌علاقگی بوده، نه از بی‌تفاوتی... از ندانستن بوده. منم انسانم، و مثل هر کسی ممکنه خطا
پلاسمنو ولم کنن بیست و چهاری توی بلاگفا پلاسم. چه کردی با ما جناب شیرااازی !
نمیدونم اسمش چیهنمیدونم این چیه که من همه ش از دنیا بیشتر میخوام تو عید که یار پیشم نبود هرکیو میدیدم دست یارشو گرفته منم دلم میخواست دیروز که داشتیم قدم میزدیم هرکی میدیدم دست یارشو گرفته فکر میکردم یعنی از ما بهترن؟ حالشون بهتره؟ با همدیگه
میخواهمت....می خواهمت چنانکه شب خسته خواب را می جویمت چنانکه لب تشنه آب را محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح یا شبنم سپیده دمان آفتاب را بی تابم آنچنانکه درختان برای باد یا کودکان خفته به گهواره تاب را بایسته ای چنان که تپیدن برای دل یا آنچنان
خبرى نيستسلام خوبين ؟ ما هم خوبيم شكر خدا نوشتنم نمياد دچار افسردگى بعد از رفتن مامان و تنبلى فصل بهار ( البته اينجا تابستونه ) شدم جاى خاصى نرفتيم ، يك شب براى پياده روى رفتيم ساحل ، بدكى نبود البته كه من پياده روى كردم ، كترى و استكان
دختربلاگر زن خانه دار است؟شاید خیلی ها دختر ایده آل خودشان را از لای صفحات مجازی و طرز بلاگری شان انتخاب کنند. اما لزوما یک بلاگر خوب نمی‌تواند زن خوبی هم باشد صفحات مجازی برای بروز شدن نیازمند یک ذهن بی دغدغه از فشار کار روزانه و و خلاق و تیزبین و حساس به
1590از اون روز که از سفر برگشتم ، یه لواشک تو کیفمه که نمی‌دونم چیکارش کنم. گمونم آخرشم قسمت خودمه به خدمتش برسم. یکم آبلیمو بریزم روش و نمک بزنم و ... ولی خب فعلا صبوری میکنم و کاری بهش ندارم